معرفت اقتصاداسلامی، سال پانزدهم، شماره اول، پیاپی 29، پاییز و زمستان 1403، صفحات 49-68

    شیوه‌های مدیریت و تأمین بودجۀ نظامی در دولت نبوی از منظر بودجۀ برنامه‌ای

    نوع مقاله: 
    پژوهشی
    نویسندگان:
    ✍️ سید جواد میرزازاده قصابکلایی / دکتری اقتصاد مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی / s.j.m.z.1390@gmail.com
    سیدمحمدعلی موسوی / استادیار گروه اقتصاد مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی / m.a.mousavi@chmail.ir
    محمدجواد یاوری سرتختی / استادیار گروه تاریخ دانشگاه باقرالعلوم / javadyavari@yahoo.com
    سیدمحمدکاظم رجائی رامشه / استاد گروه اقتصاد مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی / rajaii@iki.ac.ir
    dor 20.1001.1.20422322.1402.15.1.3.1
    doi 10.22034/marefateeqtesadi.2024.5001197
    چکیده: 
    جنگ‌ها همواره در طول تاریخ هزینه‌های زیادی را بر دوش حکومت‌ها و ملت‌ها تحمیل کرده است؛ دولت‌ها برای تأمین منابع مالی جنگ، از روش‌های متنوع و آسیب‌زایی استفاده کرده‌اند. تجربه‌ی صدر اسلام نشان می‌دهد پیامبر اعظم(ص) علاوه بر دنبال‌کردن پیشرفت اقتصادی جامعه، غزوه‌ها و سریه‌های متعدد را با کمترین هزینه مدیریت و تأمین مالی کرده است. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی و مطالعات تاریخی و با خوانشی نو از نظام بودجه‌ریزی دولت نبوی در حوزه‌ی نظامی از منظر «بودجه‌ی برنامه‌ای»، به دنبال طبقه‌بندی هزینه‌های جهادی-دفاعی پیامبر اعظم(ص) به عنوان الگو می‌باشد. براساس یافته‌های مقاله، پیامبر اعظم(ص) با روش‌های کارآمد از جمله؛ ایجاد فرهنگ جهادی و مردمی‌سازی، هزینه‌های هنگفت تأمین مالی و انسانی را به کمترین حد ممکن رساند. بسیاری از هزینه‌های احتمالی از طریق تقویت همگرایی امنیتی و پیمان‌نامه‌های متعدد و برون‌سپاری‌های برنامه‌ریزی‌شده، قبل از وقوع جنگ مدیریت می‌شد. در صورت پیروزی، سهمی از غنائم را در بین رزمندگان تقسیم و مابقی بر اساس قواعد مالی مشخص صرف مخارج نظامی دیگر و حتی هزینه‌های جاری دولت می‌شد.
    Article data in English (انگلیسی)
    Title: 
    Methods of Managing and Securing the Military Budget in the Prophet’s Government from the Perspective of Program Budget
    Abstract: 
    Throughout history, wars have imposed great costs on governments and nations. Governments have used diverse and damaging methods to secure financial resources for war. The experience of the early Islamic period shows that, in addition to pursuing the economic progress of the society, the Holy Prophet managed and financed numerous wars and campaigns at the lowest cost. Using descriptive-analytical method and historical studies and based on a new reading of the budgeting system of the prophet’s government in the military sphere from the perspective of a “program budget”, this article seeks to classify the Jihad-defense expenses of the Holy Prophet as a model. Based on the findings of the article, the Holy Prophet minimized the huge financial and human costs by using efficient methods including creating the Jihad culture and popularization. Lots of potential costs were managed before the war by strengthening security convergence, numerous treaties and planned outsourcing. In case of victory, a part of the spoils was divided among the warriors and the rest was spent on other military expenses and even the current expenses of the government based on specific financial rules.
    References: 
    متن کامل مقاله: 

    مقدمه
    جنگ‌ها، هزينة زيادي را بر اقتصاد کشورها تحميل مي‌کند. دولت‌ها ناگزيرند بسته به انگيزه‌ها و انديشه‌هاي پشت صحنة تصميم‌سازي‌شان، روش‌هاي مختلفي را براي تأمين مالي اين هزينه‌ها به‌کار گيرند. کسري بودجه، تورم، کاهش قدرت خريد مردم، تأثير منفي بر سرمايه‌گذاري و مصرف، تحميل بار مالي بر روي نسل‌هاي آتي و تنش‌هاي اجتماعي، آثار مخرب بعضي از روش‌هاي تأمين مالي بودجه‌ در جامعه است. به‌طور نمونه، از سال 1800م متوسط سطح تورم در طول جنگ‌هايي که بيش از شش ماه به طول انجاميده، در حدود 30 درصد براي کشورهاي درگير برآورد شده است (Zielinski, 2016, p. 22).
    در برهه‌اي کوتاه از تاريخ بشر، دولت پيامبر اعظم درحالي‌که با ده‌ها غزوه و سرية بزرگ و کوچک مواجه شده بود، توانست با نهادينه کردن فرهنگ جهادي و مشارکت مردمي و بهره‌گيري از شيوه‌هاي بهينه و عادلانه در تقسيم غنائم و تخصيص منابع، هزينه‌هاي نظامي را به‌گونه‌اي تدبير کند که نه تنها به اقتصاد درگير جنگ آسيبي نرسيد، بلکه مسير رشد و پيشرفت را با شتاب بيشتري طي کرد. اين پژوهش با مطالعات اسنادي و کاووش در تاريخ و سيره، به دنبال پاسخ به اين پرسش است که از منظر بودجة ‌برنامه‌اي، رسول خدا براي مديريت و تأمين مالي هزينه‌هاي جنگ و جهاد چه شيوه‌هايي را به‌کار گرفتند؟ ايشان چه برنامه‌هايي، چه هزينه‌هايي و از چه منابع مالي داشته‌اند که با اين تعداد زياد غزوه و سريه، با کسري بودجه مواجه نشده و اقتصاد و جنگ را هم‌زمان به پيش بردند؟
    ضرورت اصلاح ساختار بودجه‌ريزي و به‌طور خاص، بودجه‌ريزي نظامي از سويي و تجربة موفق مواجهه پيامبر با غزوه‌هاي متعدد و لزوم الگوگيري از سيرة ايشان (احزاب: 21) از سوي ديگر، پژوهش مستقلي در مورد برنامه‌هاي دفاعي و جهادي حضرت رسول و روش‌هاي ايشان در مديريت هزينه‌هاي نظامي را مي‌طلبد. نوآوري اين پژوهش آن است که مي‌خواهد از منظر بودجة ‌برنامه‌اي به بررسي و تحليل سازوکارهاي تأمين مالي بپردازد.
    پيشينة پژوهش
    سيرة نبوي از زواياي گوناگون مورد توجه سيره‌نگاران، تاريخ‌نويسان و پژوهشگران قرار گرفته است. در امور مالي و هزينه‌اي و امور نظامي و امنيتي نيز آثاري منتشر شده که در ضمن مباحث، به اقدامات نظامي پيامبر، درآمدهاي دولت نبوي، غنائم و هزينه‌هاي جنگ پرداخته‌اند.
    ابن‌زنجويه (1406ق) و ابوعبيد (بي‌تا) هريک در کتاب الأموال خويش به روايات مالي‌اي که در منابع اهل ‌سنت از پيامبر نقل شده، پرداخته و موضوعاتي مانند انفال، غنائم، خمس، جزيه و منابع ديگر را مورد بحث قرار داده‌اند.
    اجتهادي (1363) در کتاب بررسي وضع مالي و مالية مسلمين: از آغاز تا پايان دورة امويان، دجيلي (1379) در کتاب بيت‌المال: پيدايش و تحولات آن، خياط (1408ق) در الواردات الماليه في عهد الرسول و کيفية انفاقها و صدر (1387) در اقتصاد صدر اسلام، به بيت‌المال و درآمدهاي دولت نبوي و مصارف آن اشاره مي‌کنند، اما به‌طور خاص روش بودجه‌ريزي رسول خدا در حوزة نظامي را مورد بحث قرار نداده‌اند.
    ذاکري (1398) در کتاب سيرة نظامي معصومان: در کتاب‌هاي چهارگانة شيعه، نيز بيشتر به آداب جهاد و جنبة فرهنگي جنگ‌هاي پيامبر توجه کرده و به منابع و هزينه‌هاي جنگ به‌طور جدي نپرداخته است.
    حيدري تفرشي (1385) در مقالة «سيرة نظامي و انتظامي پيامبر اعظم» و صادق رضايي و ديگران (1395) در مقالة «سيرة مديريتي پيامبر اکرم در حوزة انتظام اجتماعي»، به اقدامات نظامي و انتظامي رسول اكرم پرداخته‌اند، اما جنبه‌هاي تأمين مالي و بودجه‌ريزي در اين امور مد نظرشان نبوده است. قائدان (1385) در بخش کوتاهي از مقالة خويش با عنوان «مديريت و رهبري پيامبر اکرم در عرصه‌‌ها‌ي نظامي» با پرداختن به بسيج امکانات و منابع براي تجهيز سپاه از سوي پيامبر، به کمک‌هاي مردمي، خمس غنائم، عاريه، جزيه و برخي منابع ديگر اشاره مي‌کند.
    همچنين منتظري مقدم (1389) در مقالة «شيوه‌هاي تقسيم بيت‌المال در صدر اسلام»، کرجي (1380) در مقالة «سيرة پيامبر اکرم در بيت‌المال» و مرسل‌پور (1397) در مقالة «بررسي تحليلي سياست اقتصادي پيامبر در تخصيص منابع»، گرچه از بيت‌المال و منابع مالي دولت نبوي به صورت کلي بحث کرده‌اند، ولي در بودجه‌ريزي نظامي حضرت به صورت تفصيلي ورود نکرده‌اند.
    تحقيق‌‌هاي انجام‌شده به نظام بودجه‌ريزي و شيوة تأمين مالي پيامبر اعظم در امور نظامي و امنيتي به‌ويژه با ادبيات روز بودجه‌ريزي، ورود پيدا نکرده‌اند. ازاين‌رو نوآوري اين پژوهش، ورود مستقل و تفصيلي از منظر بودجة ‌برنامه‌اي به شيوة بودجه‌ريزي و تأمين مالي فعاليت‌هاي جهادي ـ دفاعي نبوي است.
    1. کليات و مفاهيم
    1ـ1. غزوات و سريه‌هاي پيامبر و فلسفة وقوعي آن
    رسول خدا که پيام رحمت براي جهانيان داشت (انبياء: ۱۰۷)، هيچ‌گاه به دنبال جنگ و خونريزي نبود. سيرة ايشان از دوران جواني نمايانگر تلاش مستمر براي ايجاد وحدت و پيشگيري از جنگ است. پيامبر در قضية درگيري بر سر جاگذاري حجرالأسود تنش و تقابل را با راهبرد تعاون بين قبايل و طوايف برطرف کردند (ابن‌هشام، بي‌تا، ج1، ص197). در سال دوازدهم بعثت در مکه در پيمان جمرة عقبي با اوسيان و خزرجيان، که دائماً با هم در نزاع و جنگ بودند، حضرت آنها را متعهد مي‌کند که از غارت و تجاوز دست بردارند (ابن‌هشام، بي‌تا، ج1، ص428ـ438). بعد از هجرت به مدينه، افزون بر عقد اخوت و برادري ميان انصار و مهاجران (ابن‌هشام، بي‌تا، ج1، ص502؛ عاملي، 1426ق، ج27، ص111ـ115)، عهدنامة مدينه را ميان مسلمانان، مشرکان و يهوديان آنجا با کارکردهاي مهم سياسي، اجتماعي و مهم‌تر از همه امنيتي منعقد کردند (ابن‌هشام، بي‌تا، ج1، ص501ـ504؛ ابن‌زنجويه، 1406ق، ج2، ص466). پيمان عدم تجاوز با سه قبيله يهودي بني‌نضير، بني‌قريظه و بني‌قينقاع (طبرسي، 1417ق، ج1، ص157؛ احمدي ‌ميانجي، 1419ق، ج1، ص260؛ ج3، ص11) نيز نقش مهمي در پيشگيري از جنگ و تنش‌هاي داخلي در سال‌هاي آغازين حکومت داشت.
    با همة اين تدابير، همان‌طور که در مکه نبي مکرم و مسلمانان از فشار‌ها، تحريم‌هاي گزنده و حصر اقتصادي دشمنان اسلام در امان نبودند، در مدينه نيز دشمني‌ها و پيمان‌شکني‌هاي مستمر مشرکان مکه و يهوديان مدينه، حضرت را ناگزير به ورود در ده‌ها سريه و غزوه کرد. ماهيت قريب به اتفاق اين نبردها دفاعي و در مقابل تجاوز، پيمان‌شکني، مصادرة اموال و تحرکات خصمانة دشمنان صورت مي‌گرفت. اين غزوه‌ها و سريه‌ها گاهي به شکست و اغلب به پيروزي منتهي مي‌شد. همچنان که افزون بر گسترش اسلام و نابودي دشمنان، گاهي به غنائم منقول و غيرمنقول هنگفتي دست مي‌يافتند که تأثير بسزايي در منابع درآمدي بيت‌المال و معيشت مسلمانان داشت (ر.ک: زرگري‌نژاد، 1378، ص371ـ549).
    تاريخ‌نويسان ده‌ها غزوه ـ جنگ‌هايي که پيامبر در آن حضور داشتند ـ و سريه ـ که بدون حضور ايشان و با تعيين فرمانده انجام مي‌گرفت (مقريزي، 1420ق، ج8، ص330) ـ را در طول حکومت ده‌سالة نبوي ثبت کرده‌اند. اين گزارش‌ها که برخي تا هشتاد جنگ نيز ذکر کرده‌اند، به 20 تا 27 غزوه و مابقي سريه اشاره دارد (طبرسي، 1417ق، ج1، ص163؛ بيهقي، 1424ق، ج3، ص5؛ ر.ک. زرگري‌نژاد، 1378، ص371ـ549). شمار رزمندگان در غزوات از 150 نفر تا دو و سه هزار نفر (مانند غزوة القضاء و بني‌قريظه) و در فتح مکه، تا ده هزار نفر گزارش شده است. سريه‌ها نيز با يک يا دو نفر تا 350 نفر و در سرية موته قريب به سه هزار نفر انجام گرفته است. (ابن‌هشام، بي‌تا، ج2، ص421؛ يعقوبي، بي‌تا، ج2، ص58؛ ر.ک. زرگري‌نژاد، 1378، ص371ـ549).
    2ـ1. روش‌هاي تأمين مالي جنگ‌ها در نظام بودجه‌ريزي متعارف
    دولت‌ها براي تأمين مالي هزينه‌هاي سرسام‌آور جنگ‌ها و پوشش مخارج نظامي، با به‌کارگيري يک يا ترکيبي از شيوه‌هاي تأمين مالي، اقتصاد دوران جنگ را مديريت مي‌کنند. نمودار ذيل، روش‌هاي تأمين مالي جنگ‌هاي ايالات متحدة امريکا از ماليات، ايجاد بدهي، چاپ پول و جذب کمک‌هاي داخلي و خارجي را نمايش مي‌دهد:{شکل اصلی از نویسنده گرفته شود}
    شکل 1: ترکيب روش‌هاي مختلف تأمين مالي جنگ‌هاي ايالات متحده

    منبع 1Zielinski, 2018) :)
    ماليات سنتي‌ترين روش پرداخت هزينه‌هاي جنگ است، ولي به دليل شکل‌گيري احساسات ضد جنگ و تأثير منفي بر سرمايه‌گذاري و مصرف، از محبوبيت چنداني برخوردار نيست. ازاين‌رو در جنگ جهاني اول، بريتانيا و ايالات متحده حداکثر يک‌چهارم (Daunton, 2002, p. 40) و آلمان و ايتاليا تنها بين 6 تا 15 درصد از هزينه‌هاي واقعي جنگ را از محل ماليات تأمين کردند (Strachan, 2004, p. 95). اتريش، مجارستان، روسيه و فرانسه هيچ بخشي از هزينه‌هاي نظامي را از ماليات پرداخت نکردند (Strachan, 2004, p. 115). به همين علت، ايجاد بدهي‌ ملي براي پوشش هزينه‌هاي جنگ اولويت پيدا کرد. اين روش، از سويي نارضايتي‌هاي اجتماعي ناشي از افزايش ماليات‌ را در پي ندارد و از سوي ديگر، بخشي از هزينه‌هاي جنگ را بر دوش نسل‌هاي آينده‌اي که سختي‌ها و دشواري‌هاي دوران جنگ را نچشيده‌اند، تحميل مي‌کند (Bullock, 1917, p. 359). در اين راستا، اوراق قرضة جنگي منتشر شد که نمونة بارز آن در زمان جنگ جهاني اول است. تحقيقات نشان مي‌دهد که دولت‌ها مي‌توانند در آغاز درگيري‌ها با تحريک احساسات ميهن‌پرستانه منابع مالي ارزان قيمتي از اين محل به‌دست آورند، اما با استمرار جنگ، افزايش نرخ بازدهي اين اوراق تنها تا سطح معيني مي‌تواند به تداوم تأمين مالي کمک کند (Szkutnik, 2022, p. 214).
    استقراض از بانک مرکزي، ابزار ديگري براي تأمين مالي جنگ‌ است. در واقع، بانک‌هاي مرکزي اوليه به منظور کمک به دولت‌ها در تأمين مالي جنگ‌ها تأسيس شدند. آنها مؤظف بودند پول خود را در اوراق قرضة دولتي سرمايه‌گذاري کنند و دولت‌ها را در تأمين کسري بودجة ناشي از جنگ يا درگيري‌هاي داخلي حمايت نمايند. ريکس بانک سوئد، بانک انگلستان، بانک دو فرانس، بانک فنلاند، دي ان بانک هلند و بانک مرکزي پرتغال که همگي پيش از سال 1850 تأسيس شدند از اين قبيل‌اند (Javorcik,2022, p. 24). اين روش با افزايش تورم و کاهش قدرت خريد در واقع به‌مثابة اخذ نوعي ماليات پنهان از عموم مردم است.
    روش متداول ديگر در تأمين مالي جنگ‌ها جذب کمک‌هاي داخلي و خارجي است. به‌طور نمونه، در جنگ خليج فارس (1991م) امريکا به ظاهر از طريق اتحاد با برخي کشورها، بخش قابل توجهي از اين هزينه‌ها را به صورت نقدي و کمک‌هاي غيرنقدي؛ مانند غذا، سوخت، آب و حمل و نقل به آنها تحميل کرد. در حقيقت، امريکا با زمينه‌سازي براي حملة صدام به کويت و سپس، ظاهر شدن در نقش يک منجي، با ايجاد جنگ جديد افزون بر فروش تسليحات و خدمات نظامي، سود فراوان اقتصادي، سياسي و امنيتي به نفع خود و شرکت‌هاي تابعه فراهم کرد. بر اساس گزارش دفتر حسابداري عمومي ايالات متحده (GAO)، مجموع تعهدات و کمک‌هاي کشورهاي مشارکت‌کننده در اين جنگ به ايالات متحده به ترتيب در حدود 54 و 46 ميليارد دلار رسيد (GAO, 1991, p.3).
    جدول 1: مجموع تعهدات و کمک‌هاي به ايالات متحده بر حسب ميليارد دلار
        تعهدات    کمک‌ها
        1990    1991    جمع    نقدي    غيرنقدي    جمع
    عربستان سعودي    339/3    500/13    839/16    036/9    036/3    729/12
    کويت    506/2    500/13    006/16    475/12    32/0    507/12
    امارات متحدة عربي    000/1    087/3    087/4    870/3    217    087/4
    ژاپن    740/1    332/8    072/10    376/9    567/0    943/9
    آلمان    072/1    500/5    572/6    772/5    782/0    554/6
    کره جنوبي    80/0    275/0    355/0    150/0    70/0    220/0
    ساير    3/0    18/0    21/0    4/0    17/0    21/0
    جمع    740/9    212/44    952/53    683/40    378/5    061/46
    منبع 2: (GAO,1991, p. 3)
    3ـ1. بودجة برنامه‌اي
    بودجه، يک برنامة کمّي براي دورة زماني معين است (Pidgeon, 2010, p. 3)، که منابع و درآمدها و مصارف و هزينه‌ها دو بخش اصلي در ساختار آن را تشکيل مي‌دهد. منظور از بودجة‌ برنامه‌اي، بودجه‌اي است که عملکردها، فعاليت‌ها و طرح‌ها، متناظر با بودجه مورد نياز، بر اساس وظايف دولت تنظيم شود. در بودجه‌ريزي برنامه‌اي هزينه‌ها بر اساس عملکردها و اهداف مورد نظر طبقه‌بندي مي‌گردد و برخلاف بودجه‌ريزي سنتي، نشان مي‌دهد چقدر پول براي دستيابي به نتايج مورد نظر هزينه شده است (& COG, 1949, P. 8 Robinson & Last, 2009, p. 6). در اين نوع بودجه‌ريزي، اقدامات، اهداف، هزينه‌ها و منابع درآمدي عملياتي که به ازاي آن بودجه پرداخت مي‌شود، مشخص و شفاف است.
    4ـ1. طبقه‌بندي عملياتي (COFOG)
    يکي از ابزارهاي اجراي بودجة‌ برنامه‌اي، طبقه‌بندي عملياتي (وظيفه‌اي) (Classification of the Functions of Government) است، که در گذر زمان نسخه‌هاي متعددي براي آن پيشنهاد شده است. از پيش از انقلاب تاکنون اين طبقه‌بندي در بودجة ايران در چهار سطح «امور»، «فصل»، «برنامه» و «فعاليت و طرح» استفاده شده است (اقتداري ‌و همکاران، 1354، ص86). طبقه‌بندي عملياتي (وظيفه‌اي) دولت يک طبقه‌بندي از وظايف يا اهداف اجتماعي ـ اقتصادي است، که واحدهاي دولتي قصد دارند از طريق انواع مخارج به آنها دست يابند. اين طبقه‌بندي بر اساس وظايفي طراحي شده است، که براي طيف گسترده‌تري از کاربردهاي تحليلي مفيد خواهد بود؛ براي مثال مي‌توان از آمارهاي مربوط به بهداشت، آموزش، حمايت‌هاي اجتماعي و حفاظت از محيط‌زيست براي مطالعة اثربخشي برنامه‌هاي دولت در آن حوزه‌ها استفاده کرد (IMF,2014, P. 142). اين طبقه‌بندي استاندارد امور و فصول متعددي را شامل شده و در ذيل آن برنامه‌ها و فعاليت‌هاي مرتبط با آن قرار مي‌گيرد. يکي از بخش‌هاي اين طبقه‌بندي، امر «دفاع» است و در ذيل آن فصول «دفاع نظامي» و «دفاع غيرنظامي» نيز قرار مي‌گيرد (IMF,2014, P. 143).
    2. شيوه‌هاي مديريت و تأمين مالي نظامي
    جنگ‌هاي زيادي که در مدت کوتاه يک دهه بر رسول اکرم تحميل شده بود، مي‌توانست اقتصاد و معيشت جامعه را با چالش جدي مواجه کند؛ اما حضرت با به‌کارگيري شيوه‌هاي کارايي؛ مانند فرهنگ جهادي، مردمي‌سازي، برون‌سپاري بخشي از فعاليت‌ها، انسجام و وحدت اجتماعي، قاعده‌مندسازي تقسيم غنائم، بهره‌گيري بهينه از ساير منابع درآمدي و وضع برخي ضوابط و قواعد مالي که از سيرة ايشان و مستندات روايي و تاريخي قابل استخراج است، توانستند جنگ‌ها را با کمترين هزينه و بيشترين کارايي تأمين مالي و مديريت کنند. در اين ميان، نقش مردم و فرهنگ توحيدي و جهادي بسيار پررنگ و پرمعناست. اين شيوه‌ها گاهي از سنخ مديريت فرهنگي و مردمي و گاهي از سنخ تأمين مالي و انساني جنگ و جهاد بوده است.
    1ـ2. مديريت فرهنگي و مردمي
    1ـ1ـ2. ترويج فرهنگ جهادي
    پيامبر اکرم با آگاهي و پيش‌بيني دقيق از مقاصد و برنامه‌هاي دشمنان براي نابودي اسلام، مأموريت داشتند که آموزة جهاد را وارد فرهنگ اعتقادي و زيستي مسلمانان کنند. جهاد به معناي به‌کارگيري تمام توان در دفع دشمن و راندن او (راغب اصفهاني، 1412ق، ج1، ص208)، يک واجب ديني است. وجوب کفايي جهاد ابتدايي در زمان حضور معصوم و وجوب جهاد دفاعي بر هر فرد توانمند، اعم از مرد و زن و پير و جوان (هاشمي ‌شاهرودي، 1385، ج3، ص140و144) و نيز، انذار و تبشيرهاي قرآن و پيامبر براي حضور و ترک جهاد (توبه: 90؛ نساء: 84؛ انفال: 65؛ کليني، 1363، ج۵، ص۸؛ طوسي، 1365، ج2، ص242؛ نوري، 1408ق، ج11، ص۱۳ـ14 و 21)، با ايجاد يک تکليف شرعي و انگيزة متعالي، با کمترين مؤونه و بيشترين معونه نيروي انساني پويا، آماده و مخلصي را براي نبرد با دشمنان دين فراهم و جامعة اسلامي را از لحاظ امنيتي واکسينه مي‌کند.
    فرهنگ جهادي از اين حيث که يک فرهنگ ديني است، در باورها، رفتارها، نمادها، ساختارها و نهادهاي جامعه رسوخ کرده و نقش روح در پيکر فرد و جامعه را دارد و از اين حيث که جهاد است، خلوص، ازخودگذشتگي، روحية حماسي، صبر و تلاش براي رسيدن به هدف مقدس را در جامعه نهادينه مي‌کند. تعميم اين فرهنگ به همة کنش‌ها و رفتارهاي اجتماعي موجب شد زمينة حضور مردم در امر حکمراني و نيازمندي‌هاي عمومي به صورت حرکت خودجوش مخلصانه و مؤمنانه فراهم شود (کليني، 1363، ج۵، ص9،12 و 59؛ ‌صدوق، 1363، ج4، ص352). ازاين‌رو ما در نظام ولايي اسلامي تنها با مجموعة کارگزاري دولت با بودجة بسيار محدود روبه‌رو نيستيم، بلکه با مجموعة کارگزاري دولت، همراه با مردمي با تمام امکانات با فرهنگ و روحية جهادي مواجهيم.
    2ـ1ـ2. حرکت جهادي و بسيج مردمي
    ضرورت حضور مردم در عرصه‌هاي مختلف اجتماعي را مي‌توان از توصية قرآن به نبي مکرم فهميد، که ياري‌ستاني از مؤمنان را با کمک گرفتن از خداوند قرين کرده است: «يا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَسْبُكَ اللهُ وَ مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ» (انفال: 64). تکليف شرعي و مسئوليت اجتماعي مسلمانان در جهاد نظامي که جزء زيست مسلماني آنان شده بود، اقتضا مي‌کرد که در کنار دولت اسلامي، بدون منت و بر اساس وظيفه، بار سنگين جنگ و جهاد را بر دوش بگيرند. رمز موفقيت و پيروزي‌هاي چشمگير پيامبر اين بود که مردم تحت رهبري ايشان دوشادوش يکديگر در همة عرصه‌ها از جمله عرصه‌هاي دفاعي و جهادي با تجهيزات و هزينه خود شرکت داشتند. البته اعراب به دليل سابقة جنگجويي همواره با خود سلاح شخصي به همراه داشتند و همين امر تجهيز جنگ را تسهيل مي‌کرد. اما در زمان حاضر چون افراد سلاح شخصي ندارند، بايد طبق اقتضائات روز حرکت کرد؛ مثلاً مي‌توان افراد ثروتمند را مکلف کرد که علاوه بر حضور فيزيکي در جبهة نبرد، بايد هزينة خريد تجهيزات شخصي را نيز بپردازند.
    يکي از شيوه‌هاي رسول خدا براي فراخوان و بسيج عمومي بدين شکل بود که افراد و نمايندگاني را به قبائل مختلف مي‌فرستاد تا مردم را براي اعزام به جهاد برانگيزانند؛ مانند فرستادن بريدة‌ بن ‌حصيب به سوي مردم أسلم، أبورهم غفاري به سمت قومش براي غزوة تبوک، بديل‌بن‌ميسره و بسربن‌سفيان به قبيلة بني‌کعب براي غزوة مکه (واقدي، 1409ق، ج3، ص990؛ ابن‌سعد، 1960م، ج4، ص242؛ ابن‌حجر عسقلاني، 1415ق، ج7، ص119؛ ابن‌عبدالبر، 1412ق، ج1، ص151).
    شوق و انگيزه براي رفتن به جبهة جنگ و جهاد در رکاب رسول الله به‌گونه‌اي بود که بعضي از مسلماناني که به خاطر ناتواني جسمي يا مالي قادر به حضور در نبرد نبودند، از شدت ناراحتي گريه و بي‌تابي مي‌کردند (توبه: 91ـ92). گزارشاتي که از بعضي جنگ‌ها؛ مانند جنگ احد نقل شده، نشان مي‌دهد ياران پيامبر و افراد قبائل در آستانة شکل‌گيري نبرد خدمت حضرت مي‌آمدند و با رجزخواني آمادگي خود را براي مقابله با دشمن اعلام مي‌کردند. جوانان با شور و رغبتِ به شهادت از حضرت براي رويارويي با کفار و مشرکان رخصت مي‌طلبيدند (واقدي، 1409ق، ج1، ص210ـ212).
    نکتة حائز اهميت آنکه برخلاف جنگ‌هاي متعارف در دنياي امروز که با منطق غلط برابري و شباهت جنسيتي، بخشي از نيروي انساني نظامي را بانوان تشکيل مي‌دهند، اسلام به مسئلة عدالت جنسيتي توجه ويژه کرده و اهداف متعالي خود در تربيت خانواده و جامعه را فداي تأمين نيروي انساني جنگ‌ها نکرده است. در غزوات و سريه‌هاي پيامبر جهاد بر دوش مردان بود، ولي با وجود اين، برخي از بانوان نيز خود را به قافلة جهاد و بسيج مردمي رسانده و با حضور داوطلبانه در بعضي جنگ‌ها؛ مانند جنگ خيبر، نيروي انساني مورد نياز براي آب‌رساني، امدادرساني و مداواي مجروحان را تأمين مي‌کردند (واقدي، 1409ق، ج2، ص685ـ687؛ ابن‌سعد، 1960م، ج8، ص293؛ ابن‌ماجه، 1430ق، ج4، ص117).
    3ـ1ـ2. جهاد مالي
    پرداخت‌هاي مالي مردمي بخش زيادي از هزينه‌هاي جنگ‌ها را پوشش مي‌داد. مسلمانان سالم و داراي توانايي جسمي، اگر امکانات مالي و تجهيزات نظامي شخصي داشتند، لازم بود با آن در جنگ شرکت کنند (توبه: 91ـ93). در گزارش‌هاي تاريخي آمده است که در جنگ بدر رزمندگان با مرکب‌هاي شخصي حضور پيدا کردند و وعده‌هاي غذايي با خود به همراه داشتند (واقدي، 1409ق، ج1، ص24ـ25). در همين جنگ و نيز غزوة غابه با کمک‌هاي مردمي تعدادي شتر براي تغذيه رزمندگان ذبح شد (واقدي، 1409ق، ج2، ص546ـ547). پيامبر در جنگ تبوک از ثروتمندان خواستند براي تقويت جنگ کمک کنند (ابن‌هشام، بي‌تا، ج2، ص517ـ518؛ واقدي، 1409ق، ج3، ص990ـ991). فراتر از اين تکاليف مالي، گاهي زنان زيورآلات و دارايي‌هاي شخصي خود را در راه خدا براي جنگ انفاق مي‌کردند (واقدي، 1409ق، ج3، ص991ـ992).
    2ـ2. تأمين مالي و نيروي انساني
    1ـ2ـ2. برون‌سپاري بخشي از مخارج تجهيز و پشتيباني
    يکي از سياست‌هاي نظامي رسول اکرم تجهيز و پشتيباني جنگ از طريق تعهدنامه‌ها و امان‌نامه‌ها بود. از آنجايي که در زمان صدر اسلام لشکرکشي به دليل مسيرهاي طولاني و کمبود امکانات ارتباطي بسيار سخت و هزينه‌بر بود، پيامبر با تدبيري هوشمندانه امکانات پشتيباني و لجستيکي را به منظور کاهش هزينه‌هاي نظامي و رفاه حال رزمندگان فراهم نمودند. حضرت بخشي از اين هزينه‌ها را بر دوش اهل ذمه گذاشتند؛ مردمي که در سرزمين اسلامي زندگي مي‌کردند و امنيت آنها تأمين مي‌شد. در نامه‌هاي پيامبر به بعضي از آنها الزام به پرداخت جزيه و تعهداتي از سنخ پشتيباني دفاعي، تسليحاتي و تغذيه‌اي ديده مي‌شود.
    در نامه به مسيحيان نجران، حضرت آنها را موظف به پرداخت جزية مالي و کالايي مي‌کند. به آنها اين اختيار داده شد که به جاي جزية کالايي، سلاح و مرکب بدهند. در اين تعهدنامه، اهل نجران متعهد شدند علاوه بر پذيرايي يک ماهه از فرستادگان و نمايندگان پيامبر، هنگام خطر و جنگ تعداد 30 زره، 30 اسب و 30 شتر به صورت عارية مضمونه در اختيار آنها قرار دهند (نوري، 1408ق، ج۱1، ص133؛ بلاذري، 1956م، ج1، ص76). در برخي نامه‌ها مانند نامه به بني‌ضمره، در قبال امنيت جاني و مالي آنها، نصرت و ياري نبي مکرم بر عهده‌شان قرار مي‌گيرد (ابن‌سعد، 1960م، ج3، ص302).
    رسول اکرم أُكَيْدِرَ پادشاه دومة الجندل را مکلف مي‌کند که در کنار جزية نقدي، به مدت سه روز تغذيه و توشه ‌راه مسلمانان و رزمندگان عبوري را تأمين نمايد (مجلسي، 1368، ج۲۱، ص۲۵۷؛ امام عسکري، 1409ق، ج۱، ص۴۸۵). در نامة پيامبر به بارق أزدي نيز، آنها ملزم مي‌شوند در زمان فراواني و قحطي از مسلماناني که از آن منطقه عبور مي‌کنند به مدت سه روز پذيرايي و مهمان‌نوازي کنند (ابن‌سعد، 1960م، ج1، ص352). اين تدبير در جهت تسهيل امور سپاه اسلام و کاهش هزينه‌هاي لشکرکشي صورت مي‌گرفت (احمدي ‌ميانجي، 1419ق، ج3، ص292ـ293). مشابه اين شرط و تعهد در نامه به مردم تبوک، أيله، أذرخ، مقنا و جرباء نيز مشاهده مي‌شود (بلاذري، 1956م، ج1، ص71).
    همچنين در امان‌نامه‌هايي که حضرت رسول براي ملوک عمان (ابوعبيد، بي‌تا، ج1، ص2)، بني زياد بن ‌حارث، فجيع‌ بن‌ عبدالله بکائي، أسلم و سران عباهله حضرموت (ابن‌سعد، 1960م، ج1، ص268، 271، 287 و 304) مي‌نويسد، شرط مي‌کند مادامي که آنها اهل ايمان، نماز، زکات و اطاعت از فرستادة خدا باشند و رزمندگان مسلمان را ياري کنند، در امان هستند. در برخي از گزارشات مربوط به نامة اخير به مردم حضرموت ذکر گرديده که آنها موظف شدند براي هر ده نفر رزمنده يک بارِ خرما پرداخت کنند (احمدي ‌ميانجي، 1419ق، ج3، ص347).
    استفاده از ظرفيت مردمي موجب مي‌شد پيامبر در کنار ساخت و خريد تجهيزات نظامي، در قالب قرارداد به‌طور موقت از تجهيزات ديگران براي پيشبرد جنگ بهره گيرند. براي جنگ حنين، رسول خدا از صفوان‌ بن ‌أميه که آن زمان مشرک بود، سلاح و زره عاريه گرفتند. صفوان تسليحات را تا منطقة جنگي منتقل کرد و حضرت رسول نيز برگرداندن اموال عاريه‌اي را تضمين نمود (کليني، 1363، ج۵، ص240؛ واقدي، 1409ق، ج2، ص854). در گزارش مغازي آمده است که پيامبر در ازاي اين خدمت، اقدام به واگذاري دارايي سرمايه‌اي به صفوان نمودند و از غنائم يا انفال به او بخشيدند (واقدي، 1409ق، ج2، ص854).
    2ـ2ـ2. قاعده‌مند‌سازي تقسيم غنائم
    در دورة جاهلي جنگ‌هاي قومي زيادي با تعصبات قبيلگي به هدف تصرف اموال، مراتع و کسب غنائم انجام مي‌گرفت که در حقيقت، منبع درآمدي آنان را شکل مي‌داد. هم اصل جنگ و هم نحوة تقسيم غنائم محل اشکال بود. اين غنائم بر اساس قدرت و مکانت تقسيم مي‌شد. پادشاهان و بزرگان قبايل حقوق زيادي از غنائم براي خود قائل بودند؛ حق مرباع (رُبع خالص غنائم)، حق صفايا (برگزيده از غنائم)، حق نشيطه (غنائم و اموالي که بين راه نصيب رزمندگان مي‌شد) و حق فضول (غنائمي که قابل تقسيم نبود) (ابن‌منظور، 1414ق، ج7، ص414ـ415؛ جواد علي، 1968، ج9، ص266).
    غنائم جنگي در دورة پس از اسلام نقش بسيار مهمي در تأمين مالي برنامه‌هاي نظامي و رفع مشکلات اقتصادي و معيشتي مسلمانان ايفا کرد. براي تأمين هزينه‌هاي جاري و سرمايه‌اي متعددي که دولت نبوي موظف بود مستقيماً پرداخت‌هاي اجتناب‌ناپذيري بر آن داشته باشد، از شيوة سهم‌بري استفاده مي‌شد. غنائم جنگي اين امکان را در اختيار پيامبر گذاشته بود که از طريق آن هم مسلمانان را به شرکت در جنگ ترغيب کند و هم بار مالي سنگين تأمين هزينه‌هاي نيروي انساني و تجهيز سپاه را از دوش دولت کم کند.
    حضرت با حاکم کردن يک نظام قاعده‌مند براي تقسيم و هزينه‌کرد غنائم، خدمات نظاميان و رزمندگان را به شيوة سهم‌بري و تعيين سهم مشخص براي سواره‌نظام و پياده‌نظام جبران مي‌کردند (طوسي، 1365، ج۴، ص۱۲۸؛ ابوعبيد، بي‌تا، ج1، ص21؛ نجفي، 1362، ج21، ص198). اين شيوه، دغدغه‌هاي معيشتي رزمندگان را به جهت حضور طولاني‌مدت در جنگ رفع مي‌کرد، آنها را به کسب پيروزي ترغيب مي‌نمود و موجب مي‌شد رزمندگان انگيزة بيشتري براي به‌کارگيري مرکب‌هاي شخصي در جنگ داشته باشند. مضاف بر اينکه، تمايز شيوة سهم‌بري با مزدبگيري و اجيرشدن در حفظ شأن و عزت رزمندگان مؤثر بود.
    نبي مکرم در قالب همين نظام سهم‌بري به زنان، بردگان و كافران حاضر در جنگ مقداري صلاحديدي از غنائم مي‌بخشيدند (کليني، 1363، ج۵، ص45؛ واقدي، 1409ق، ج2، ص685؛ ابن‌سعد، 1960م، ج8، ص293؛ نجفي، 1362، ج21، ص191). جعاله‌هايي که پيامبر به جهت مصالحي مانند جاسوسي از دشمنان يا شناسايي نقاط آسيب‌پذير آنها براي بعضي از افراد قرار مي‌دادند، به صورت بخشي از غنائم از اصل آن پرداخت مي‌شد (واقدي، 1409ق، ج1، ص101؛ نجفي، 1362، ج21، ص186). گاهي نيز در قالب جعاله وسايل شخصي دشمن را به عنوان قسمت جداگانه‌اي از غنائم به قاتل او مي‌دادند (بيهقي، 1424ق، ج6، ص499؛ هاشمي ‌شاهرودي، 1385، ج3، ص495؛ نجفي، 1362، ج21، ص186).
    3ـ2ـ2. بهره‌گيري بهينه از منابع شرعي
    ماليات‌هاي شرعي بخشي از منابعي بود که رسول الله براي تأمين مالي هزينه‌هاي جنگ و جهاد از آن بهره مي‌گرفتند. مطابق بعضي از روايات، سيرة پيامبر بر اين بود که زکات را بر هشت سهمي که در قرآن ذکر شده (توبه: 60) تقسيم مي‌کردند (کليني، 1363، ج7، ص41؛ طوسي، 1365، ج9، ص210). الميزان روشن‌ترين مصداق سهم «في‌سبيل‌الله» در زکات را جهاد در راه خدا مي‌داند (طباطبائي، بي‌تا، ج9، ص311). و مغازي في‌سبيل‌الله را منحصر در مجاهدان مي‌کند (واقدي، 1409ق، ج3، ص1065). طبق برخي روايات رهبر جامعة اسلامي بايد بخشي از زکات را براي تقويت مالي رزمندگان و مجاهدان هزينه کند (طوسي، 1365، ج4، ص49).
    بعضي از گزارش‌هاي تاريخي به صرف خمس در جهت تجهيز نظامي اشاره مي‌کند. در غزوة بني‌قريظه پيامبر اسراي جنگي را به همراه سعد بن ‌زيد انصاري و سعد بن ‌عباده به نجد و شام فرستاد و در ازاي آنها مرکب و سلاح خريداري کرد (ابن‌هشام، بي‌تا، ج2، ص245؛ عاملي، 1426ق، ج12، ص172). سيدجعفر مرتضي عاملي در کتاب الصحيح من سيرة النبي الأعظم اين اسرا را بخشي از خمس غنائمي برمي‌شمارد که در اين جنگ نصيب مسلمانان شده بود (عاملي، 1426ق، ج12، ص173).
    رسول خدا طبق قراردادهايي از اهل ذمّه جزيه دريافت مي‌کرد (کليني، 1363، ج3، ص566؛ ج5، ص29)؛ مانند جزيه‌هايي تعيين‌شده بر اهل شام، يمن، تبوک، جربا، مقنا، أيله، أذرح، نجران و مناطق ديگر (ابن‌هشام، ج2، ص525؛ ابن‌سعد، 1960م، ج1، ص289ـ291؛ بلاذري، 1956، ج1، ص71). اين جزيه‌ها گاهي بر افراد بسته مي‌شد که به‌طور مثال هر شخص بالغي موظف بود يک دينار بپردازد و گاهي بر محصولات زمين (کليني، 1363، ج3، ص566؛ بلاذري، 1956م، ج1، ص86، 93، 95، 96، 98 و 99). در بعضي موارد مانند جزيه بر مسيحيان نجران، آنها مخير شدند که به جاي جزية تعيين‌شده سلاح و مرکب بپردازند (نوري، 1408ق، ج۱1، ص133؛ بلاذري، 1956م، ج1، ص76). در بعضي تعهدنامه‌ها، به جهت تسهيل لشکرکشي و کاهش هزينه‌هاي آن، اهل ذمه در کنار جزية نقدي متعهد مي‌شدند از پيامبر و سپاه اسلام پشتيباني نظامي کنند (ابن‌سعد، 1960، ج3، ص302)، يا به مدت سه روز غذا و توشة رزمندگان مسلمان را تأمين کنند (مجلسي، 1368، ج۲۱، ص۲۵۷؛ امام عسکري، 1409ق، ج۱، ص۴۸۵؛ ابن‌سعد، 1960م، ج1، ص352) و يا در هنگام نياز، با عاريه دادن سلاح و مرکب از فرستادگان رسول اکرم پشتيباني تسليحاتي کنند (نوري، 1408ق، ج۱1، ص133؛ بلاذري، 1956م، ج1، ص76).
    در روايتي که مصرف جزيه را بيان مي‌کند، در برخي از نقل‌ها مصرف آن منحصر در مهاجران (کليني، 1363، ج3، ص568؛ طوسي، 1365، ج4، ص136) و در نقل ديگري، در مجاهدان شده است ( صدوق، 1363، ج2، ص53). از ديدگاه بيشتر فقها، در زمان رسول خدا جزيه تنها به مهاجران داده مى‌شد، پس از آن، مجاهدان ـ كه در دفاع از اسلام و حمايت از مسلمانان در جايگاه مهاجران قرار دارند ـ استحقاق جزيه دارند (ر.ک. هاشمي ‌شاهرودي، 1385، ج3، ص86ـ87). البته از ديدگاه برخي از فقها، مقصود از اين مهاجران، مجاهداني هستند که براي حضور در جنگ‌ها يا مرزها هجرت کرده‌اند (منتظري، 1415ق، ج3، ص465ـ466).
    فيء منبع ديگري است که طبق يک گزارش از مغازي، پيامبر از مازاد خالصة خود در فيء بني‌نضير براي خريد مرکب و سلاح هزينه کردند (واقدي، 1409ق، ج1، ص378).
    خراج نيز بنا بر ديدگاه فقهاي شيعه، ظرفيت اين را داشت که در مصالح عمومي مسلمانان از جمله تهية مرکب، سلاح و ابزارآلات جنگي و نيز معيشت رزمندگان صرف شود (نجفي، 1362، ج22، ص200ـ201)؛ گرچه گزارش خاصي از سيرة نبوي در اين مورد نيافتيم.
    4ـ2ـ2. همراه‌سازي اجتماعي
    يکي از روش‌هاي رسول اکرم براي تجهيز سپاه و تأمين نيروي انساني، استفاده از کمک‌هاي نظامي تازه‌مسلمانان و غيرمسلمانان از طريق تأليف قلوب بود (نجفي، 1362، ج15، ص341). پيامبر از بعضي کفار، منافقان يا مسلمانان ضعيف‌الايمان، با هدف همراهي آنان با مسلمانان و دفاع از اسلام، حمايت اقتصادي مي‌کردند. با اين تدبير حضرت قلوب آنها را نسبت به اسلام و مسلمانان نرم و هم‌گرا مي‌کرد و از اين طريق، نه تنها از تحرکات ضدامنيتي آنها ايمن مي‌شد، بلکه از پشتيباني احتمالي آنان نيز در هنگام جنگ برخوردار مي‌گشت. اين کار با صرف سهمي از زکات (کليني، 1363، ج7، ص41؛ طوسي، 1365، ج9، ص210؛ طبرسي، 1415ق، ج5، ص75) و غنائم (کليني، 1363، ج1، ص539؛ ابن‌سعد، 1960، ج2، ص152ـ153) و نيز گاهي واگذاري زمين (ابويوسف، بي‌تا، ج1، ص73؛ احمدي‌ ميانجي، 1419ق، ج3، ص502 و 536) صورت مي‌گرفت. در برخي از گزارش‌‌ها آمده است که پيامبر از محل غنائم جنگ حنين شتران زيادي به افرادي مانند ابوسفيان، معاويه، حکيم‌بن‌حزام، حارث‌بن‌هشام و ديگران بخشيدند (ابن‌سعد، 1960م، ج2، ص152ـ153؛ ابن‌هشام، بي‌تا، ج2، ص492ـ493).
    3ـ2. ضوابط و قواعد کاراي مالي
    نظام بودجه‌ريزي دولت نبوي در حوزة نظامي بر اصول و قواعد مالي کارايي استوار بود که شيوة تأمين مالي و نظام انگيزشي را متأثر از خود مي‌کرد و نقش پايه‌اي در شکل‌گيري نظام سهم‌بري داشت. اين ضوابط و قواعد، که در کنار مستندات روايي و تاريخي از ديدگاه مشهور فقها نيز براي استخراج آن کمک گرفته شد، عبارت‌اند از:
    غنائمي که با اذن امام معصوم به‌دست آمده باشد به سه بخش «اموال منقول»، «اموال غيرمنقول» و «اسيران» تقسيم مي‌شوند (هاشمي‌ شاهرودي، 1385، ج5، ص610).
    اموال منقول اگر براي مسلمانان قابل تملک باشد غنيمت محسوب و ميان رزمندگان تقسيم مى‌شود و اگر مانند خوک و شراب قابل تملک نباشد از غنائم به‌شمار نمي‌رود (هاشمي ‌شاهرودي، 1385، ج5، ص610).
    فديه و وجه‌المصالحه‌اي که دشمنان در قبال آزادي مي‌پردازند، از غنائم منقول شمرده مي‌شود (طبرسي، 1415ق، ج4، ص495؛ نجفي، 1362، ج16، ص13).
    اموال غيرمنقول زمين‌هاي آبادي است که با جنگ و غلبه بر کفار به‌دست مسلمانان افتاده است. اين اموال که از آن به مفتوح‌العنوه يا اراضي خراجيه تعبير مي‌شود، براي هميشه از آنِ همة مسلمانان است (حر عاملي، 1416ق، ج۱۵، ص116 و ۱۵۵؛ نجفي، 1362، ج38، ص17؛ هاشمي ‌شاهرودي، 1385، ج5، ص611).
    کلية غنائمي که بدون اذن امام معصوم به‌دست آمده باشد، جزء انفال خواهد بود (موسوي خميني، 1392، ج1، ص388).
    اسراي جنگي به محض اسارت به بردگي درآمده و جزء غنائم به‌شمار مي‌روند (هاشمي ‌شاهرودي، 1385، ج5، ص611).
    کودکان کفار که در معرکة نبرد حضور دارند جزء غنائم به‌حساب مي‌آيند (هاشمي‌ شاهرودي، 1385، ج5، ص611).
    پيش از تقسيم غنائم در ميان رزمندگان، موارد ذيل از آن جدا مي‌شود:
    صفوه؛ يعني غنائم ممتازي همچون لباس فاخر، شمشير گران‌بها و مركب راهوار كه دولت آن را برمى‌گزيند (طوسي، 1365، ج۴، ص۱۲۸؛ نجفي، 1362، ج21، ص195).
    جعاله‌هايي که دولت بر حسب مصالحي براي برخي خدمات نظامي مانند کسب اطلاعات و جاسوسي قرار داده است (واقدي، 1409ق، ج1، ص101؛ نجفي، 1362، ج21، ص186).
    سَلَب؛ يعني وسايل شخصي و نظامي دشمن که براي کُشندة او تعيين شده است (بيهقي، 1424ق، ج6، ص499؛ هاشمي ‌شاهرودي، 1385، ج3، ص495؛ نجفي، 1362، ج21، ص186).
    رَضخ؛ كه به زنان، بردگان و كفاري که با اذن امام در جنگ شرکت کرده‌اند، ولى سهمى از غنيمت ندارند، پرداخت مي‌شود (کليني، 1363، ج۵، ص45؛ واقدي، 1409ق، ج2، ص685؛ هاشمي ‌شاهرودي، 1385، ج4، ص113؛ نجفي، 1362، ج21، ص191 و 198).
    هزينه‌هاي نگهداري، جابه‌جايي و تقسيم غنائم و مصارف ضروري مانند تأمين غذاي سپاهيان و علوفة چهارپايان (هاشمي ‌شاهرودي، 1385، ج5، ص613؛ نجفي، 1362، ج21، ص191).
    خمس غنائم؛ که بعد از خارج کردن سلب، رضخ، جعاله و ساير هزينه‌ها از غنائم محاسبه مي‌شود (هاشمي ‌شاهرودي، 1385، ج5، ص611ـ612).
    باقيمانده از غنائم در ميان رزمندگان (طوسي، 1365، ج۴، ص۱۲۸؛ ابوعبيد، بي‌تا، ج1، ص21؛ نجفي، 1362، ج21، ص198) و نيز نيروهاي کمکي که پيش از تقسيم غنائم به آنها پيوسته‌اند، تقسيم مي‌شود (کليني، 1363، ج۵، ص44؛ نجفي، 1362، ج21، ص199).
    به کودکان حاضر در جنگ حتي آنهايي که بعد از گرفتن غنيمت و قبل از تقسيم آن متولد شده‌اند، سهمي از غنائم تعلق مي‌گيرد (طوسي، 1365، ج۶، ص۱۴۷؛ حر عاملي، 1416ق، ج۱۵، ص113؛ نجفي، 1362، ج21، ص199؛ واقدي، 1409ق، ج2، ص686ـ687).
    به افراد پياده‌ يا داراي مرکبي غير از اسب يک سهم، افراد سوار بر اسب‌ دو سهم و به دارندگان دو اسب يا بيشتر سه سهم تعلق مي‌گيرد (کليني، 1363، ج۵، ص44؛ نوري، 1408ق، ج11، ص97؛ طبري، بي‌تا، ج2، ص591؛ نجفي، 1362، ج21، ص199 و 201).
    اسب جنگي حتي اگر مورد استفاده قرار نگيرد، صرف حضور در نبرد براي سهم ‌بردن آن کافي است (کليني، 1363، ج۵، ص44؛ نجفي، 1362، ج21، ص199). اگر غصبي باشد سهمي از غنيمت ندارد (نجفي، 1362، ج21، ص206؛ هاشمي ‌شاهرودي، 1385، ج5، ص612) و اگر براى جنگ اجاره يا عاريه گرفته شده باشد، سهم متعلق به رزمنده است نه مالک (نجفي، 1362، ج21، ص208).
    تملک غنائم متوقف بر تقسيم و جداسازي سهم هريک از مستحقان است و تصرف در آن پيش از تقسيم جز براي امام جايز نيست (هاشمي ‌شاهرودي، 1385، ج5، ص612ـ613).
    اگر دولت قادر به تأمين مالي جنگ نباشد، مي‌تواند رزمندگان را مکلف کند که با امکانات مالي و تجهيزات نظامي شخصي در جنگ حضور پيدا کنند (توبه: 91ـ93؛ واقدي، 1409ق، ج1، ص24ـ25).
    دولت مي‌تواند مردم را مکلف به تأمين نيروي انساني يا تأمين هزينه‌هاي جنگ نمايد (ابن‌سعد، 1960م، ج1، ص287؛ ابوعبيد، بي‌تا، ج1، ص28؛ احمدي‌ ميانجي، 1419ق، ج3، ص347).
    از سهم «في‌سبيل‌الله» زکات مي‌توان براي تقويت مالي رزمندگان و مجاهدان هزينه کرد (کليني، 1363، ج7، ص41؛ طوسي، 1365، ج4، ص49؛ ج9، ص210؛ واقدي، 1409ق، ج3، ص1065؛ طباطبائي، بي‌تا، ج9، ص311).
    دولت مي‌تواند بخشي از تجهيزات نظامي را از طريق قرارداد عاريه تأمين کند (کليني، 1363، ج۵، ص240؛ نوري، 1408ق، ج۱1، ص133؛ ابن‌هشام، بي‌تا، ج2، ص440؛ بلاذري، 1956م، ج1، ص76).
    دولت مي‌تواند در کنار جزية نقدي، اهل ذمه را مکلف به تجهيز و پشتيباني نظامي و تغذيه‌اي سپاه اسلام کند (نوري، 1408ق، ج۱1، ص133؛ مجلسي، 1368، ج۲۱، ص۲۵۷؛ امام عسکري، 1409ق، ج۱، ص۴۸۵، ابن‌سعد، 1960، ج1، ص352؛ بلاذري، 1956م، ج1، ص76).
    مجاهدان و رزمندگان استحقاق دريافت جزيه دارند (هاشمي ‌شاهرودي، 1385، ج3، ص86ـ87؛ منتظري، 1415ق، ج3، ص465ـ466).
    پرداخت‌هاي اجباري مردمي در تجهيز و تأمين مالي جنگ صرف مي‌شود (توبه: 91ـ93؛ واقدي، 1409ق، ج1، ص 24ـ25؛ ابن‌سعد، 1960م، ج1، ص287؛ ابوعبيد، بي‌تا، ج1، ص28؛ احمدي‌ ميانجي، 1419ق، ج3، ص347).
    3. بودجة برنامه‌اي؛ طبقه‌بندي عملياتي بودجة نظامي پيامبر
    طبقه‌بندي استاندارد عملياتي امور و فصول متعددي را شامل شده و در ذيل آن برنامه‌ها و فعاليت‌هاي مرتبط با آن قرار مي‌گيرد. يکي از بخش‌هاي اين طبقه‌بندي، امر «دفاع» است و در ذيل آن فصول «دفاع نظامي» و دفاع غيرنظامي» نيز قرار مي‌گيرد(IMF,2014, P. 143؛ ibid, p. 143). گرچه نوع طبقه‌بندي موجود و چينش امور و فصول آن با بودجة دولت نبوي سازگار نيست، ولي هر دو در امور نظامي و دفاعي اشتراک دارند. ازاين‌رو مي‌توان با الهام گرفتن از اين طبقه‌بندي، برنامه‌ها و اقدامات متعددي را که پيامبر اکرم براي پيشبرد امور جهاد نظامي در طول دوران حکمراني خود به‌کار بستند، به صورت ذيل گزارش داد:
    جدول 2: طبقه‌بندي عملياتي (وظيفه‌اي) دولت نبوي در امور دفاعي و امنيتي
    امور    فصل    برنامه‌ها    فعاليت‌ها    گزارش‌هاي تاريخي
    دفاعي و امنيتي    جهاد نظامي    تجهيز سپاه به ابزارآلات نظامي    خريد تجهيزات نظامي    فرستادن اسراي جنگ بني‌قريظه به همراه سعدبن‌زيد انصاري و سعدبن‌عباده به نجد و شام و تملک سلاح و مرکب در ازاي فروش آنها
    (ابن‌هشام، بي‌تا، ج2، ص245؛ عاملي، 1385، ج12، ص172ـ173)
                انتقال دانش فني نظامي    فرستادن عروة‌بن‌مسعود و غَيدن‌بن‌سلمه به جُرَش براي آموزش ساخت ابزارآلات جنگي (دبّابات، مجانيق، ضُبّور) (ابن‌هشام، بي‌تا، ج2، ص478)
    دعوت از چند متخصص ايراني در زمينة ساخت تجهيزات جنگي (شمشير، سپر، کلاه‌خود، نيزه و کمان) با راه‌اندازي کورة ذوب فلز (حسن ابراهيم حسن، تاريخ سياسي اسلام، به نقل از: صدر، 1387، ص122)
                ساخت تجهيزات نظامي    آموزش و ساخت منجنيق توسط سلمان فارسي در نبرد طائف (حر عاملي، 1385، ج25، ص67)
                عاريه گرفتن تجهيزات نظامي    عاريه (مضمونه) زره و سلاح از صفوان‌بن‌أميه براي جنگ حنين به همراه تضمين برگشت (کليني، 1363، ج۵، ص۲۴۰؛ صدوق، 1363، ج۳، ص۳۰۲؛ ابن‌هشام، بي‌تا، ج2، ص440؛ واقدي، 1409ق، ج2، ص854)
    عارية اسب از أبي‌طلحه (نوري، 1408ق، ج۱۴، ص۲۴)
    عارية (مضمونه) 30 زره، 30 اسب و 30 شتر از طرف مسيحيان نجران به فرستادگان پيامبر در صورت بروز جنگ (بلاذري، 1956م، ج1، ص76)
                بهره‌گيري از تجهيزات نظامي مردمي    حضور مسلمانان در جنگ بدر با مرکب‌هاي شخصي و وعده‌هاي غذايي (واقدي، 1409ق، ج1، ص 24ـ25)
                پيمان‌نامه‌ها و تعهدنامه‌هاي تسليحاتي    لزوم عارية (مضمونه) 30 زره، 30 اسب و 30 شتر از طرف مسيحيان نجران به فرستادگان پيامبر در صورت بروز جنگ (نوري، 1408ق، ج۱1، ص133؛ بلاذري، 1956م، ج1، ص76)
    گرفتن سلاح و مرکب به عنوان جزيه از مسيحيان نجران (بلاذري، 1956م، ج1، ص76)
    لزوم کمک نظامي به مسلمانان از سوي مردم عباهله، بني‌ضمره و أسلم (ابن‌سعد، 1960م، ج1، ص271، 274 و 287)
            تغذيه    تعهدنامة تأمين غذاي نظاميان    اخذ تعهد براي تغذيه و پذيرايي سپاه اسلام از مردم تباله، جرش، تبوک، أيله، أذرخ، مقنا و جرباء در مسير حرکت (ابن‌سعد، 1960م، ج1، ص352؛ بلاذري، 1956م، ج1، ص71؛ احمدي ميانجي، 1419ق، ج3، ص291ـ293 و 347؛ مجلسي، 1368، ج۲۱، ص۲۵۷؛ امام عسکري، 1409ق، ج۱، ص۴۸۵)
            تأمين نيروي انساني    بسيج و فراخوان عمومي    فرستادن افراد براي برانگيختن مردم و فراخوان به جنگ؛ فرستادن بريدة‌بن‌حصيب به سوي مردم أسلم (ابن‌سعد، 1960م، ج4، ص242) و أبورهم غفاري به سمت قومش براي غزوة تبوک (ابن‌حجر عسقلاني، 1415ق، ج7، ص119) و فرستادن بديل‌بن‌ميسره و بسربن‌سفيان به قبيلة بني‌کعب براي غزوة مکه (ابن‌عبدالبر، 1412ق، ج1، ص151؛ واقدي، 1409ق، ج3، ص990)
    حضور زنان قبيلة بني‌غفار در جنگ خيبر با اجازة پيامبر به منظور آب‌رساني، امدادرساني و مداواي مجروحان (ابن‌سعد، 1960م، ج8، ص293؛ واقدي، 1409ق، ج2، ص685ـ687)
            آموزش نظامي    برگزاري مسابقات    برگزاري مسابقات سوارکاري با پرداخت جوايز (کليني، 1363، ج۵، ص۴8؛ نوري، 1408ق، ج8، ص272؛ مقريزي، 1420ق، ج7، ص207)
                رژة نظامي (نظام جمع)    آموزش تنظيم صفوف نظامي (واقدي، 1409ق، ج1، ص55ـ57)
            امداد و درمان    ايجاد درمانگاه    ايجاد درمانگاه سرپايي در جنگ خندق و درمان سعدبن‌معاذ (ابن‌هشام، بي‌تا، ج2، ص239)
                اعزام پرستار    اعزام پرستاران زن به بعضي جنگ‌ها مانند خيبر (کليني، 1363، ج۵، ص۴۵؛ واقدي، 1409ق، ج2، ص686ـ687؛ طبراني، 1415ق، ج25، ص55؛ ابن‌هشام، بي‌تا، ج2، ص239)
        نظم و امنيت داخلي    نگهباني و حراست شهري    حفاظت از امنيت مدينه در هنگام جنگ    نگهباني و حراست سعدبن‌عباده و سيصد نفر از مدينه در جنگ غابه (واقدي، 1409ق، ج2، ص546ـ547)
    نگهباني سلمة‌بن‌اسلم أشهلي با 200 مرد و زيد بن ‌حارثه با 300 مرد از مدينه در جنگ احزاب (واقدي، 1409ق، ج2، ص460)
        کمک‌هاي نظامي    تأليف قلوب    اعطاي کمک‌هاي خاص    اعطاي صدها شتر به اشراف مکه (ابوسفيان و معاويه و...) (ابن‌هشام، بي‌تا، ج2، ص492ـ493؛ طبرسي، 1415ق، ج5، ص75)
    نتيجه‌گيري
    ضرورت اصلاح ساختار بودجه‌ و لزوم الگوگيري از سيرة پيامبر اعظم، پژوهش مستقل در مورد بودجة دولت نبوي را مي‌طلبد. به دليل گسترة مباحث، روش‌هاي تدبير هزينه‌هاي برنامه‌هاي دفاعي و جهادي حضرت رسول به عنوان بخش مهم بودجه مورد بحث قرار مي‌گيرد.
    در طول تاريخ زندگي بشر مفهوم بودجه نيز مانند ساير مفاهيم اجتماعي روند تکاملي خود را پيموده و طبيعي است که مفهوم امروزي آن دقيقاً منطبق بر مفهوم بودجة زمان پيامبر نباشد. منظور از بودجه در اينجا‌ برنامة کمّي منابع و هزينه‌ها براي دورة زماني معين است. بودجة برنامه‌اي نظامي، بودجه‌اي است که در آن عملکردها، فعاليت‌ها و طرح‌هاي نظامي و دفاعي، متناظر با منبع مالي مورد نياز، بر اساس وظايف دولت تنظيم شود.
    پيامبر با مردمي‌سازي جهاد نظامي و تقويت انگيزه‌هاي تکليف‌مدارانه، هزينه‌هاي هنگفت تأمين نيروي انساني را به کمترين حد ممکن رساند. در صورت پيروزي، سهمي از غنائم را در بين رزمندگان تقسيم و مابقي بر اساس قواعد مالي مشخص صرف ديگر مخارج نظامي و حتي هزينه‌هاي جاري دولت مي‌شد. جدا از روش‌هاي تأمين مالي کارآمد و اثربخش نبوي، بسياري از هزينه‌هاي نظامي احتمالي قبل از وقوع از طريق تقويت هم‌گرايي امنيتي و انجام اقداماتي همچون تعهدات و پيمان‌نامه‌هاي متعدد و برون‌سپاري‌هاي برنامه‌ريزي‌شده مديريت مي‌شد.
    در بودجه‌ريزي برنامه‌اي دفاعي پيامبر خوانش جديد از هزينه‌هاي دفاعي جهادي آن حضرت بر اساس عملکردها و اهداف مورد نظر ايشان و طبقه‌بندي آن ارائه شد.
    جدول 3: مقايسۀ تطبيقي اقتصاد جنگ در دوران معاصر و دولت نبوي
    جنگ    متعارف    دولت نبوي
    اهداف جنگ    توسعة قلمرو حکمراني/ منافع اقتصادي ـ سياسي / دفاعي    گسترش ايمان/ دفاعي
    نيروي انساني    هدف از مشارکت    الزام قانوني/ دفاع از کشور    انجام تکليف شرعي/ جهاد في‌سبيل‌الله
        نوع مشارکت    استخدامي    داوطلبانه
        روش جذب    اجباري/ فراخوان عمومي    فراخوان عمومي
        روش تأمين مالي    مزدبگيري/ موظفي    سهم‌بري/ تأمين شخصي
    شيوه‌هاي مديريت و تأمين مالي جنگ‌ها    ماليات حکومتي    ماليات‌هاي شرعي
        چاپ پول    انفال (فيء)
        ايجاد بدهي داخلي و خارجي    عاريه
        جذب کمک‌هاي داخلي و خارجي    انفاقات و کمک‌هاي مردمي
        و راه‌هاي جايگزين ديگر    مردمي‌سازي جهاد نظامي
            غنائم
            برون‌سپاري بخشي از مخارج تجهيز و پشتيباني
            پيمان‌ها و پيوندهاي تنش‌زدا و صلح‌آفرين
            همراه‌سازي اجتماعي ـ امنيتي

    References: 
    • ابن‌سعد، محمد (1960م). الطبقات الکبری. بیروت: دار صادر.
    • ابن‌حجر عسقلانی، احمد بن علی (1415ق). الإصابة فی تمییز الصحابه. بیروت: دارالکتب العلمیه.
    • ابن‌زنجویه، حمید بن مخلد (1406ق). الأموال. بی‌جا: مرکز الملک فیصل للبحوث و الدراسات الاسلامیه.
    • ابن‌شهر آشوب مازندرانى، محمد بن على (1379ق‌). مناقب آل أبی‌طالب. قم: علامه‌.
    • ابن‌عبدالبر قرطبی، یوسف بن عبدالله (1412ق). الإستیعاب فی معرفة الأصحاب. بیروت: دارالجیل.
    • ابن‌ماجه، محمد بن یزید (1430ق). سنن ابن‌ماجه. بی‌جا: دارالرسالة العالمیه.
    • ابن‌منظور، محمد بن مکرم (1414ق). لسان العرب. بیروت: دار صادر.
    • ابن‌هشام، عبدالملک (بی‌تا). السیرة النبویه. بیروت: دارالمعرفه.
    • ابوعبید، قاسم بن سلام (بی‌تا). الأموال. بیروت: دارالفکر.
    • ابویوسف القاضی، یعقوب بن ابراهیم (بی‌تا). الخراج. قاهره: المکتبة الأزهریۀ للتراث.
    • اجتهادی، ابوالقاسم (1363). بررسی وضع مالی و مالیة مسلمین از آغاز تا پایان دوران اموی. تهران: سروش.
    • احمدی میانجی، علی (1419ق). مکاتیب الرسول. قم: دارالحدیث.
    • اقتداری، علی‌محمد، تهرانی، منوچهر و اتحاد، مهرداد (1354). بودجه، تهران: انتشارات دانشکدۀ علوم اداری و مدیریت بازرگانی دانشگاه تهران.
    • امام عسکری، حسن بن علی (1409ق). التفسیر المنسوب إلى الإمام العسکری، قم: مدرسۀ الإمام المهدی.
    • بلاذری، احمد بن‌ یحیی (1956م). فتوح البلدان. قاهره: مکتبة النهضة المصریه.
    • بیهقی، ابوبکر (1424ق). السنن الکبرى. بیروت: دارالکتب العلمیه.
    • علی، جواد (1968م). المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام. بیروت: دارالعلم للملایین.
    • حر عاملى، محمد بن ‌حسن (1416ق). تفصیل وسائل‌ الشیعه إلی تحصیل مسائل‌ الشریعه. قم: مؤسسة آل‌البیت لاحیاء التراث.
    • حیدری تفرشی، غلام‌حسین (1385). سیرة نظامی و انتظامی پیامبر اعظم. بصیرت و تربیت اسلامی، 3(6)، 39ـ71.
    • الخیاط، عبدالعزیز (1408ق). الواردات المالیه فی عهد الرسول و کیفیة انفاقها. بی‌جا: دارالسلام.
    • الدجیلی، خوله شاکر (1379). بیت‌المال: پیدایش و تحولات آن. ترجمة محمدصادق عارف. مشهد: بنیاد پژوهش‌های اسلامی.
    • ذاکری، علی‌اکبر (1398). سیرة نظامی معصومان: در کتاب‌های چهارگانه شیعه. قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.
    • راغب اصفهانی، حسین بن محمد (1412ق). المفردات فی غریب القرآن. تحقیق صفوان عدنان داودی. بیروت: دارالقلم.
    • رضایی، صادق و دیگران (1395). سیرة مدیریتی پیامبر اکرم در حوزة انتظام اجتماعی. انتظام اجتماعی، 8(2)، 1-16.
    • زرگری‌نژاد، غلامحسین (1378). تاریخ صدر اسلام (عصر نبوت). تهران: سمت.
    • صدر، سیدکاظم (1387). اقتصاد صدر اسلام. تهران: دانشگاه شهید بهشتی.
    • صدوق، محمد بن علی (1363). من لا یحضره الفقیه. قم: مؤسسة نشر اسلامی.
    • طباطبائی، سیدمحمدحسین (بی‌تا). المیزان فی تفسیر القرآن. قم: اسماعیلیان.
    • طبرانی، سلیمان بن احمد (1415ق). المعجم الکبیر. قاهره: دارالنشر.
    • طبرسی، حسن بن فضل (1415ق). مجمع البیان فی تفسیر القرآن. بیروت: مؤسسة الأعلمی للمطبوعات.
    • طبرسی، حسن بن فضل (1417ق). إعلام الورى بأعلام الهدى. قم: مؤسسة آل‌البیت.
    • طبری، محمد بن جریر (بی‌تا). تاریخ الطبری (تاریخ الأمم و الملوک)‌. بی‌جا: دارالتراث.
    • طوسی، محمد بن حسن (1365). تهذیب الأحکام. تهران: دارالکتب الاسلامیه.
    • عاملی، سیدجعفر مرتضى (1426ق). الصحیح من سیرة النبی الأعظم، قم: دارالحدیث.
    • قائدان، اصغر (1385). مدیریت و رهبری پیامبر اکرم در عرصه‌های نظامی. مطالعات بسیج، 9 (31)، 6-41.
    • کرجی، علی (1380). سیرة پیامبر اکرم در بیت‌المال. فرهنگ کوثر، 49، 111-125.
    • کلینی، محمد بن یعقوب (1363). الکافی. تهران: دارالکتب الاسلامیه.
    • مجلسی، محمدباقر (1368)، بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار. بیروت: دار إحیاء التراث العربی.
    • مرسل‌پور، محسن (1397). بررسی تحلیلی سیاست اقتصادی پیامبر در تخصیص منابع. اقتصاد و بانکداری اسلامی، 21(۲۴)، 7ـ24.
    • مقریزی، تقی‌الدین احمد بن علی (1420ق). إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و المتاع. بیروت: دارالکتب العلمیه.
    • منتظری مقدم، حامد (1389). شیوه‌های تقسیم بیت‌المال در صدر اسلام. معرفت اقتصادی، 1(2)، 169-137.
    • منتظری، حسینعلی (1415ق). دراسات فی ولایة الفقیه و فقه الدولة الاسلامیه. قم: تفکر.
    • موسوی خمینی، سیدروح‌الله (1392). تحریر الوسیله. تهران: مؤسسة تنظیم و نشر آثار امام خمینی.
    • نجفی، محمدحسن (1362). جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام. بیروت: دار احیاء التراث العربی.
    • نورى، حسین بن محمدتقى (1408ق‏). مستدرک ‌الوسائل و مستنبط ‌المسائل‏. بی‌جا: مؤسسة آل‌البیت لاحیاء التراث.
    • واقدی، محمد بن عمر (1409ق). المغازی. تحقیق: مارسدن جونس. بیروت: دارالأعلمی.
    • هاشمی ‌شاهرودی، سیدمحمود (1385). فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل‌بیت. قم: مؤسسة دائرة‌المعارف فقه اسلامی.
    • یعقوبی، احمد بن اسحاق (بی‌تا). تاریخ الیعقوبی. بیروت: دار صادر.
    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    میرزازاده قصابکلایی، سید جواد، موسوی، سیدمحمدعلی، یاوری سرتختی، محمدجواد، رجائی رامشه، سیدمحمدکاظم.(1403) شیوه‌های مدیریت و تأمین بودجۀ نظامی در دولت نبوی از منظر بودجۀ برنامه‌ای. دو فصلنامه معرفت اقتصاداسلامی، 15(1)، 49-68 https://doi.org/10.22034/marefateeqtesadi.2024.5001197

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    سید جواد میرزازاده قصابکلایی؛ سیدمحمدعلی موسوی؛ محمدجواد یاوری سرتختی؛ سیدمحمدکاظم رجائی رامشه."شیوه‌های مدیریت و تأمین بودجۀ نظامی در دولت نبوی از منظر بودجۀ برنامه‌ای". دو فصلنامه معرفت اقتصاداسلامی، 15، 1، 1403، 49-68

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    میرزازاده قصابکلایی، سید جواد، موسوی، سیدمحمدعلی، یاوری سرتختی، محمدجواد، رجائی رامشه، سیدمحمدکاظم.(1403) 'شیوه‌های مدیریت و تأمین بودجۀ نظامی در دولت نبوی از منظر بودجۀ برنامه‌ای'، دو فصلنامه معرفت اقتصاداسلامی، 15(1), pp. 49-68

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    میرزازاده قصابکلایی، سید جواد، موسوی، سیدمحمدعلی، یاوری سرتختی، محمدجواد، رجائی رامشه، سیدمحمدکاظم. شیوه‌های مدیریت و تأمین بودجۀ نظامی در دولت نبوی از منظر بودجۀ برنامه‌ای. معرفت اقتصاداسلامی، 15, 1403؛ 15(1): 49-68