معرفت اقتصاداسلامی، سال دوم، شماره دوم، پیاپی 4، بهار و تابستان 1390، صفحات 127-152

    شاخص‌های ارزیابی تسهیل مبادلات در بازار اسلامی*

    نوع مقاله: 
    پژوهشی
    نویسندگان:
    محمدجمال خلیلیان اشکذری / استاديار گروه اقتصاد مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) / m_khalil411@yahoo.com
    چکیده: 
    بی شک، بازار اسلامی نقشی اساسی در تحقق پیشرفت و توسعه جامعه‌ی اسلامی ایفا می کند. در این چارچوب، ضرورت توجه به مشخصه های این نهاد اجتماعی و همچنین شاخص های ارزیابی آن دو چندان می شود. در کنار مشخصه های مختلف بازار اسلامی، سهولت و آسان بودن مبادلات، جایگاه ویژه ای دارد. هدف تحقیق حاضر آن است که شاخص های اندازه گیری تسهیل مبادلات را در بازار اسلامی بررسی و تبیین کند. یافته های پژوهش که به روش کتابخانه ای انجام شده، نشان می دهد که افزایش سرعت مبادلات، کاهش هزینه ها و کاهش درجه نااطمینانی، سه معیار اساسی برای تحقق تسهیل مبادلات اند. با توجه به موارد ظهور و بروز این مؤلفه ها در خارج می توان میزان وجود مبادلات آسان در بازار را با استفاده از شاخص های کمّی، چون شاخص رضایت فروشنده و مشتری، نظارت بر بازار، شفافیت بازار، مناسب بودن مکان مبادله، آگاهی و پایبندی به احکام مبادلات، آگاهی و پایبندی به آداب و اخلاق اسلامی، آگاهی و پایبندی به قوانین و مقرّرات مربوط به مبادلات، آگاهی و پایبندی به شیوه های فنی و اقتصادیِ مبادلات، بازاریابی مناسب، کاهش فاصله بین تولید و مصرف و ساز و کارهای جدید به دست آورد و مبادلات را مورد سنجش قرار داد.
    Article data in English (انگلیسی)
    Title: 
    The Criteria and Indicators of Human Development according to Islam
    Abstract: 
    "Human development" is the most modern and perhaps most acceptable approach in the field of development. It developed after the appearance of the negative effects of absolute economic development. There have been many research projects, reports, and conferences on this approach in the world. Since 1990, the United Nations has issued a series of annual reports on "human development in different countries in the world" in which the real conditions concerning different human questions are stated. Since the proposed criteria and indicators are based on secular and liberal anthropology and include only the material aspect which has to do with man's instinct, they cannot, in the view of Islam, be taken as a guideline to materialize an Islamic developed society. This paper elaborates on the question: what are the appropriate criteria and indicators of human development in Islam? In response to this question deep faith, piety, good deed, and means (i.e. the material ability for living) are proposed as realistic criteria and indicators of human development. To do so, the contents of transmitted and religious resources are analyzed and the foundations, principles and aims of development in Islam and the Islamic concept of human development are reviewed.
    References: 
    متن کامل مقاله: 


    مقدمه
    يكي از مباحث مهم براي تدوين الگوي اسلامي ـ ايراني پيشرفت، استخراج شاخص‌هاي پيشرفت در اين الگوست. نهاد‌ها مي‌توانند نقشي اساسي در پيشرفت جامعه ايفا نمايند. نهاد بازار يكي از نهادهاي مهم جامعه اسلامي است كه با توجه به سخنان پيشوايان معصوم از جمله ويژگي‌هاي بازار اسلامي، آسان بودن مبادلات است. آسان بودن مبالادت، موجب افزايش سرعت مبادلات، كاهش هزينه‌ها و افزايش كارايي بازار مي‌شود. بنابراين، يكي از شاخص‌هاي بازار اسلامي، تسهيل مبادلات آن بازار است، به طوري‌كه هرچه مبادلات در بازارها سهل‌تر و آسان‌تر انجام شود، آن بازار به بازار اسلامي نزديك‌تراست. البته تسهيل مبادلات، فقط در فضايي سالم و عادلانه، همراه با رعايت حقوق طرفين مبادله، امري مطلوب و پذيرفته است، همان‌طور كه تلاش براي تأمين معيشت از نظر اسلام در صورتي عبادت شمرده مي‌شود كه از راه حلال و همراه با رعايت حدود الهي باشد.
    اسلام دين آسان و بناى آن بر سهولت و عدم سخت‏گيرى است و اين عدم سخت‌گيري مختص به عبادات نيست، بلكه شرع مقدس بر آسان گرفتن معاملات نيز تأكيد مي‌كند. خداوند در قرآن مي‌فرمايد: «يرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيسْرَ وَ لا يرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ»؛ (بقره: 185)؛ خدا آسانى و راحتي شما را مى‏خواهد نه دشوارى و مشقت شما را.
    همچنين علي مي‌فرمايند: «بر تو باد به ملايمت، زيرا آن، كليد درستى و از ويژگي‌هاي خردمندان است.» 
    آسان گرفتن بر ديگران در امور مختلف، يكي از مهم‌ترين آموزه‌هاي اخلاقي دين اسلام است. پيامبر اكرم مي‌فرمايد: «ببخش و تنگ مگير كه بر تو تنگ گيرند.» 
    همان‌طور كه هر انساني انتظار دارد كه ديگران با او مدارا كرده و بر او سخت نگيرند، بايد توجه داشته باشد كه ديگران نيز از او چنين انتظاري دارند. شايد كمتر موردي يافت شود كه اهميت سهل‌گيري در آن به اندازه مبادلات باشد، زيرا از كارهايي كه هر انساني در طول شبانه روز، چندين بار با آن روبه‌روست، خريد كالاهاي مختلف از فروشندگان يا استفاده از خدمات گوناگون توسط عرضه‌كنندگان خدمات مي‌باشد. حجم فعاليت‌هاي صورت گرفته در زمينة مبادلات كالاها و خدمات، هم در سطح رفتارهاي خانواده‌ها و هم در سطح ملي و بين‌المللي، چشمگير است. بديهي است كه رفتارهاي مبتني بر تسهيل در اين عرصه گسترده و مهم، آثار و بركات زيادي را به همراه خواهد داشت.
    با توجه به احكام، آداب و اخلاق تجارت و مبادله از ديدگاه اسلام، مي‌توان ويژگي‌هاي بازار اسلامي را به دو بخش سلبي و ايجابي تقسيم كرد: از جهت اول، بازار اسلامي از هرگونه تخلف و ناهنجاري اقتصادي، چون ربا، احتكار، كم‌فروشي، گران‌فروشي و غش مبرّاست. از جهت دوم، در بازار اسلامي ويژگي‌هايي، چون انصاف، امانت‌داري و صداقت حاكم است و به سود متعارف اكتفا شده و مبادلات به آساني صورت مي‌گيرد. هدف تحقيق حاضر آن است كه شاخص‌هاي اندازه‌گيري تسهيل مبادلات در بازار اسلامي بررسي و تبيين شود.
    در اين نوشتار پس از اشاره به پيشينه تحقيق، ابتدا به مفهوم‌شناسي شاخص تسهيل مبادلات در بازار اسلامي پرداخته مي‌شود و در ادامه معيارهاي تحقق تسهيل مبادلات و شاخص‌هاي مربوط به آن مطرح مي‌شوند.
    گفتني است كه تسهيل مبادلات در بازار از دو جنبه فردي و حاكميتي قابل بررسي است؛ يعني عواملي كه موجب تسهيل مبادلات مي‌گردد، گاهي از طرف افراد و بنگاه‌هاي خصوصي ايجاد مي‌شود و زماني ممكن است به اين امر در برنامه‌ريزي‌ها و سياست‌گذاري‌هاي دولت اسلامي توجه شده و به اجرا درآيد. در اين نوشتار، به هر دو جهت بحث، توجه شده است.
    پيشينة تحقيق
    در كتاب‌هايي چون الاحكام السلطانيه و الولايات الدينيه ابوالحسن ماوردي(م450 ق)  و گنج شايگان محمدعلي جمال‌زاده (1335) و مقاله‌هايي مانند «بازار در تمدن اسلامي»، از ابوالفضل اكرمي (1375) و «امام علي: حكومت و بازار» از محمدنقي نظرپور(1380)،  دربارة بازار به صورت مطلق يا در بازه زماني خاص، بحث شده است. براي نمونه در مقاله اخير، ويژگي‌هاي بازار در زمان امام علي و نظارت آن حضرت بر بازار اسلامي، بحث شده و نويسنده به اين نتيجه رسيده است كه بازار مطلوب از نظر حضرت علي با بازار رقابت كامل، تفاوت داشته است. سيدمحمدكاظم رجايي در مقاله‌اي با عنوان «بازار اسلامي در مقايسه با بازار رقابت ‌كامل»(1378)  كوشيده است با ذكر تفاوت‌هاي اساسي ميان عرضه در بازار اسلامي و رقابت كامل، ميزان كارآمدي دو بازار را با هم مقايسه كند.
    در علم اقتصاد دربارة مبادلات و شيوه‌هاي آسان نمودن آن، تحقيقات زيادي انجام شده است. تسهيل مبادلات با خريد‌هاي الكترونيكي و روش‌هاي جديد دريافت و پرداخت وجوه، از نتايج عملي اين تحقيقات است، اما در هيچ‌يك از اين تحقيقات دربارة شاخص‌هاي بازار اسلامي بحث نشده است. اين مقاله با استفاده از منابع اسلامي، آسان‌گيري (و آسان‌سازي) در مبادلات را يكي از ويژگي‌هاي بازار اسلامي دانسته و درصدد تبيين شاخص‌هاي ارزيابي تسهيل مبادلات در بازار اسلامي است.
    مفهوم‌شناسي شاخص تسهيل مبادلات در بازار اسلامي
    پيش از ورود به بحث از شاخص‌هاي تسهيل مبادلات در بازار اسلامي، تبيين مفاهيم كليدي آن ضروري است. 
    تسهيل در لغت به معناى آسان كردن و سهل گردانيدن است.  سَهَّلَ- تَسْهِيلًا [سهل‏] الأَمرَ له و عليه؛ يعني آن كار را بر او آسان كرد.  از مجموع سخنان پيشوايان معصوم استفاده مي‌شود كه تسهيل داد و ستد به اين معناست كه طرفين مبادله در داد و ستد سخت نگرفته و براي يكديگر شرايط سخت نگذارند. براي مثال، اگر خريدار تقاضاي نسيه كرد يا خواهان اين بود كه بخشي از قيمت را بعداً بپردازد، تا آنجا كه ممكن است، فروشنده قبول كند. همچنين اگر خريدار مي‌خواهد كالا را عوض كند يا پس بدهد بپذيرد. نيز اگر خريدار تقاضاي تخفيف كرد به او تخفيف بدهد. همين‌طور از ناحيه متقاضي كالا و خدمات، اقتضاي تسهيل مبادله آن است كه از هر كار و شرطي كه روند مبادله را متوقف يا كند مي‌كند، پرهيز نمايد كه در ادامه مقاله توضيح بيشتر آن آمده است.
    با توجه به توضيح بالا، تسهيل مبادلات تنها به خريد و فروش اختصاص ندارد، بلكه ساير عقود مبادله‌اي، مانند اجاره، صلح و جعاله را نيز در بر مي‌گيرد. همين‌طور شامل عرضه و تقاضاي خدمات نيز مي‌گردد. پس عرضه‌كنندگان كالا و خدمات و متقاضيان آن، طرفين مبادله را تشكيل مي‌دهند. بنابراين، مراد از فروشنده در اين تحقيق، عرضه‌كننده به معناي عام آن و مراد از خريدار، متقاضي است، نه فروشنده و خريدار به معناي خاص و رايج آن.
    گرچه در قرآن به صورت مستقيم، آيه‌اي در مورد تسهيل مبادلات يافت نمي‌شود، اما از عموم و اطلاق برخي از آيات، مانند آيه 185سوره بقره مي‌توان تسهيل و آسان گرفتن مبادلات را استفاده كرد. خداوند مي‌‌فرمايد: «يرِيدُ اللَّهُ بِكمُ الْيسْرَ وَ لا يرِيدُ بِكمُ الْعُسْرَ»؛ خدا آسانى و راحتي شما را مى‏خواهد نه دشوارى و مشقت شما را. در تفسير اين آيه، اين‌گونه بيان شده است: «يريد بكم اليسر في جميع أموركم، و لا يعسّر بالتضييق عليكم.» 
    همچنين در روايات بسياري بر آسان گرفتن در معاملات تأكيد شده است كه از مجموع آنها نكته‌هاي زير استفاده مي‌شود:
    ـ آسان‌گيري در مبادلات، قيمت عادلانه و رعايت انصاف مورد تأكيد پيشوايان معصوم است. 
    ـ آسان‌گيري در مبادلات مورد رضايت الهي است. 
    ـ آسان‌گيري در مبادلات ماية بركت است. و 
    ـ آسان‌گيري در مبادلات سود را افزايش مي‌دهد. 
    ـ آسان‌گيري در مبادلات ماية غفران الهي است. 
    ـ آسان‌گيري در دريافت‌ها و پرداخت‌ها رحمت الهي را در پي دارد. 
    هر شبكه‌اي كه در آن خريد و فروش كالاها و خدمات انجام پذيرد، بازار ناميده مي‌شود. ممكن است مكان مبادله، محلي خاص يا فضاي مجازي باشد. و مراد از بازار اسلامي در اين مقاله، بازاري است كه در آن مرجع مبادلات، احكام اسلامي باشد و بيشتر خريداران و فروشندگان، مسلمان بوده و معمولاً ضوابط اسلامي را در سه حوزه احكام، اخلاق و آداب اسلامي رعايت كنند.
    شاخص ارزيابي تسهيل مبادلات
    شاخص در لغت به معناي بلند، برآمده و مرتفع است. همچنين به نشانه‌اي كه در آفتاب براي تعيين مدت وقت (مخصوصاً ظهر) نصب كنند، شاخص گفته مي‌شود. 
    در اصطلاح تعريف‌هاي مختلفي براي شاخص بيان شده است كه به چند نمونه اشاره مي‌شود:
    1. شاخص، راهنماي آماري است كه مي‌تواند تغييرات يك متغير را نسبت به زمان پايه نشان دهد. 
    2. شاخص، ارزش مشخصه تغيير نسبي يك رقم در فاصله زماني دو تاريخ يا در نقاط مختلف است. 
    3. شاخص، معيار سنجشِ درصد دستيابي و نيل به هدف معين بوده و وسيله‌اي براي اندازه‌گيري متغيرهاي كمّي و كيفي مي‌باشد. در اين مقاله، مراد از شاخص، تعريف اخير است.
    ويژگي‌هاي شاخص مناسب عبارت‌اند از:
    1. واقع‌نما باشد؛
    2. اطلاعاتي كه بر پاية آن شاخص موردنظر محاسبه مي‌شود، قابل دستيابي بوده و به سادگي و هزينه متعارف و معقول به دست آيد؛
    3. به سادگي قابل درك و فرايند اين درك، كوتاه باشد؛
    4. چيزي را مورد سنجش و اندازه‌گيري قرار دهد كه به تناسب هدف، اهميت و حساسيت داشته باشد؛
    5. فاصلة زماني موجود ميان حالتي كه موضوعي بررسي مي‌شود تا هنگامي كه شاخص آن در دسترس قرار مي‌گيرد، طولاني نباشد. 
    مي‌توان گفت كه تسهيل مبادلات زماني ممكن است كه بازار از كارايي لازم بهره‌مند باشد به طوري كه هزينه‌ها و درجه نااطميناني كاهش يافته و روند مبادلات سرعت گيرد. در مقاله، (در بيان شاخص پنجم و هفتم) اين مطلب تبييين خواهد شد. هنگامي كه بايع و مشتري كليه احكام مربوط به بيع و شرا را بدانند و به احكام، آداب و اخلاق تجارت در بازار اسلامي مقيد باشند، مبادلات به آساني صورت گرفته و همگان از ويژگي تسهيل مبادله بهره‌مند مي‌شوند.
    معيارهاي تسهيل مبادلات
    تسهيل مبادله زماني اتفاق مي‌افتد كه دست‌كم يكي از معيارهاي زير در آن وجود داشته باشد؛ به عبارت ديگر، وجود هريك از ملاك‌ها و معيارهاي زير، مبادلات را آسان‌تر كرده و با اين معيارها شاخص‌هاي ارزيابي تسهيل مبادلات، شناسايي مي‌شود.
    1. افزايش سرعت
    منظور از وجود سرعت بيشتر در مبادلات، صرف زمان كمتري براي انجام آن است. مدت زمان مفروض براي سنجش سرعت مبادلات عبارت از زمان ورود مشتري به بازار تا زمان خروج وي است. فعاليت‌هاي مبادلاتي كه توسط طرفين مبادله در اين بازه زماني صورت مي‌گيرد، به هر ميزان كه كوتاه‌تر باشد، به همان ميزان، سرعت بيشتر داشته و موجب تسهيل مبادلات مي‌شود. لازم به ذكر است كه مدت زمان انجام هر مبادله‌اي به حسب آن مبادله مي‌باشد. براي مثال، در مبادلات الكترونيكي كه از طريق تلفن، اينترنت و... صورت مي‌گيرد، مدت زمان محاسبه شده براي انجام مبادله، عبارت از شروع مكالمه تلفني يا ارتباط اينترنتي تا پايان آن است.
    2. كاهش هزينه‌ها
    هزينه‌هايي كه به عنوان قيمت كالاها و خدمات پرداخت مي‌شود، مشتمل بر هزينه‌هايي است كه براي توليد يك كالا، انبار، حمل و نقل آن و همچنين سود دريافتي توسط فروشنده و... است. همة اين هزينه‌ها جزء هزينه‌هاي مالي كالاها و خدمات مي‌باشد كه بر اين هزينه‌ها، هزينه رفت و برگشت مشتري، پاركينگ و... اضافه مي‌شود. در اينجا هزينه‌هاي زماني نيز وجود دارد كه عبارت از مدت زماني است كه مشتري يا فروشنده براي انجام يك مبادله آن را صرف مي‌كند. اين هزينه‌ها در قالب سرعت مبادله قابل طرح است و بررسي جداگانه آن لازم نيست. 
    بين سهولت انجام مبادلات با كاهش هزينه‌ها رابطه مستقيم وجود دارد، زيرا افزايش هزينه‌ها، انگيزه مشتريان و فروشندگان را براي انجام معامله كاهش داده و بر پيچيدگي مبادلات مي‌افزايد. همچنين قيمت يك كالا به هر ميزان كه بالاتر باشد انگيزه خريداران را كاهش مي‌دهد، زيرا خريداران، محدوديت مالي داشته و در زمان گراني، زمان زيادي را براي پيدا كردن كالاي ارزان‌تر صرف مي‌كنند.
    3. كاهش درجه نااطميناني
    مراد از نااطميناني اين است كه طرفين مبادله، نگران بوده و آرامش‌خاطر براي انجام مبادله ندارند. گاهي آنها به سبب ترديدي كه دربارة قيمت يا كيفيت برخي كالاها و خدمات دارند، احساس مي‌كنند كه ممكن است متضرر شوند. براي مثال، جايي كه مشتري از قيمت بازاري كالا اطلاع ندارد احساس مي‌كند كه ممكن است قيمت كالا در بازار پايين‌تر باشد و خريدن آن قبل از تحقيق و بررسي به ضرر او باشد. اين نااطميناني‌ها كه به عدم رضايتمندي طرفين يا يكي از آنها منجر مي‌گردد، موجب مي‌شود كه مبادلات با دشواري و پيچيدگي‌هايي روبه‌رو شده و به آساني واقع نشود. بين كاهش درجه نااطميناني و تسهيل مبادلات، رابطه مستقيم وجود دارد؛ به اين معنا كه وقتي طرفين مبادله اطمينان‌خاطر بيشتري داشته باشند مبادلاتشان را با سهولت بيشتري انجام مي‌دهند، زيرا در اين صورت به بررسي بيشتر در مورد قيمت و كيفيت كالا نياز ندارند.
    شاخص‌هاي تسهيل مبادلات
    1. ميزان رضايت فروشنده و مشتري
    يكي از شرايط صحت معاملات، وجود تراضي بين فروشنده و خريدار است. منظور از تراضي در بازار اين است كه ساز و كار و فرايند انجام مبادله و چگونگي برخورد فروشنده با مشتري و بالعكس، به گونه‌اي باشد كه منافع مشروع هر دو تأمين شده و طرفين مبادله بعد از انجام آن، احساس رضايتمندي كنند. 
    خداوند در قرآن مي‌فرمايد: «اى اهل ايمان! اموال يكديگر را در ميان خود به باطل [و از راه حرام و نامشروع] مخوريد، مگر آنكه تجارتى از روى خشنودى و رضايت ميان خودتان انجام گرفته باشد.» (نساء: 29)
    اين مقدار از تراضي كه آيه شريفه بيانگر آن است، دست‌كم رضايت و شرط صحت مبادله است، زيرا در صورت فقدان آن، مبادله از روي اكراه صورت گرفته و باطل است. اما افزايش سطح رضايتمندي طرفين مبادله از اين حد، موجب تسهيل مبادله شده و هرچه عوامل زيادتري براي ارتقاي سطح رضايتمندي فراهم باشد، مبادله با سهولت بيشتري صورت مي‌گيرد. عوامل رضايت طرفين مبادله در اينجا نقش تحقق‌بخشي شاخص را دارند، اما علائم يا موارد ظهور و بروز كه در بحث بعد خواهد آمد، كاشف از وجود شاخص و راهكارهايي براي سنجش كمي ميزان تحقق آن است.
    عوامل تحصيل رضايت مشتريان (موارد ظهور و بروز)
    عوامل مختلفي در رضايت مشتريان تأثيرگذارند كه عبارت‌اند از:
    ـ پاسخ‌گويي به نياز و ذوق و سليقه مشتريان؛
    ـ برخورد مناسب و صادقانه با مشتريان؛
    ـ استفاده از ابزار جديد دريافت و پرداخت (مانند استفاده از دستگاه كارت خوان)؛
    ـ اكتفا به سود متعارف (رعايت انصاف)؛
    ـ ارائه خدمات به مشتريان (قبل و بعد از فروش)؛
    ـ مهلت به خريدار جهت پرداخت قيمت.
    با به كار‌گيري اين عوامل و ارتقاي سطح رضايت مشتري، مبادلات آسان مي‌شود.
    علائم رضايت مشتريان (موارد ظهور و بروز)
    از آنجا كه رضايت، امري قابل شمارش يا اندازه‌گيري نيست، بايد موارد ظهور و بروز آن را پيدا كرد و با توجه به آنها ميزان رضايت مشتري را سنجيد. اين موارد عبارت‌اند از:
    ـ ابراز رضايت مشتريان از مبادله؛
    ـ مراجعات بعدي آنها؛
    ـ ميزان اعتماد خريداران به فروشندگان (پذيرش سخن فروشندگان، قبول تعهد و تضمين آنها‌ و...)؛
    ـ توصيه خريد به ديگران (تبليغ كالا).
    عوامل تحصيل رضايت فروشندگان
    عوامل مختلفي در رضايت فروشنده تأثيرگذارند كه عبارت‌اند از:
    ـ برخورد مناسب مشتريان با فروشندگان؛
    ـ پرداخت به موقع قيمت كالا به فروشنده؛
    ـ اعتدال در چانه‌زني توسط مشتريان؛
    ـ تحويل به موقع كالا توسط مشتري.
    علائم رضايت فروشندگان (موارد ظهور و بروز)
    ـ ابراز رضايت فروشندگان؛
    ـ جذب مجدد مشتري (درخواست از مشتري براي خريدهاي آتي، برخورد مناسب با خريداران، بدرقه مناسب از مشتري و پذيرايي از مشتريان)؛
    ـ تلاش براي كسب رضايت مشتريان (اعلام آمادگي براي فروش اقساطي، تخفيف ويژه، مهلت دادن در پرداخت بهاي كالا، اقدام به تهيه كالاهاي سفارشي مشتري).
    رضايت طرفين مبادله و تسهيل مبادلات 
    افزايش سرعت مبادلات
    هرچه زمينه‌هاي رضايتمندي طرفين مبادله بيشتر باشد، انجام آن مبادله با سهولت و سرعت بيشتري صورت مي‌پذيرد. براي مثال، وقتي خريدار و فروشنده، برخورد مناسبي با يكديگر داشته باشند و در مبالغ دريافتي و پرداختي سخت‌گيري نكرده و فروشنده بتواند اعتماد مشتري را جلب كند و به مشتري اين اطمينان را بدهد كه كالاي درخواستي‌اش با همان ويژگي‌هايي كه درخواست نموده بدون هيچ كم و كاستي از حيث صفات و ويژگي‌ها (اصل بودن، مرغوبيت، با مارك خاص و...) در اختيارش قرار مي‌گيرد، و مشتري هم با طيب نفس و به راحتي قيمت كالاهايش را بپردازد، اين‌گونه اعمال كه رضايت طرفين را افزايش مي‌دهد، قطعاً تسريع مبادلات را در پي دارد.
    كاهش هزينة مبادلات
    رضايت طرفين مبادله با كاهش انواع هزينه‌ها رابطه مثبت دارد؛ يعني هرچه رضايت فروشنده از خريدار بيشتر باشد، هزينة مالي خريدار كمتر مي‌شود. فروشنده نيز به هر ميزان كه از مشتري رضايت بيشتري داشته باشد به همان ميزان حاضر است كه حتي از ميزان سود متعارف خود نيز بكاهد و به كمترين سود ممكن اكتفا كند. از طرف ديگر، هرچه رضايت بيشتر باشد، هزينه‌هاي زماني براي خريدار به حداقل ممكن مي‌رسد و از آنجا كه وقت طرفين مبادله نيز هزينه فرصت دارد، برآيند كاهش هزينه‌هاي مالي و زماني، افزايش سرعت مبادلات مي‌باشد.
    كاهش درجه نا اطميناني
    بين رضايت طرفين مبادله و كاهش درجه نااطميناني، رابطه مستقيم وجود دارد، زيرا با افزايش رضايت مشتري، درجة نا اطميناني او از انجام مبادله كمتر شده و اعتماد طرفين به يكديگر افزايش يافته و هرگونه نگراني در خصوص قيمت و سلامت كالا برطرف شده و مبادله با سهولت انجام مي‌گردد و نيازي به تحقيق و بررسي نوع، مقدار و كيفيت كالا و خدمات عرضه شده احساس نمي‌شود.
     لازم به ذكر است كه تراضي طرفين مبادله ممكن است از سه جهت فوق موجب تسهيل مبادلات شود؛ به عبارت ديگر، اين جهات در راستاي هدف مذكور هم‌افزايي داشته باشند. 
    2. نظارت بر بازار
    اصل نظارت بر بازارها امر مطلوبي است و بازارها از نخستين عهد تاريخ دولت اسلامي، تحت نظارت و مراقبت بوده‌اند. مأموري كه عهده‌دار نظارت بر بازارها مي‌شد، «عامل بازار» ناميده مي‌شد. از وظايف مهم او رسيدگي به وزن‌ها و پيمانه‌ها و گردآوري ماليات‌هايي بود كه بر مغازه‌داران و صنعتگران وضع مي‌شد.  احاديث و روايات بسياري در اين زمينه آمده است كه به بعضي از آنها اشاره مي‌شود.
    در روايات آمده است كه امام علي هر روز صبح زود در بازارهاي كوفه حاضر مي‌شد و مردم را موعظه مي‌كرد و وظايفشان را بدان‌ها گوشزد مي‌نمود، آن‌گاه باز مي‌گشت و براي رتق و فتق امور مردم مي‌نشست. 
    در بعضي روايات مشاهده مي‌شود كه پيامبر اكرم و اميرالمؤمنين با متخلفان برخورد نموده و همچنين به شكايات دربارة مسائل بازار، رسيدگي مي‌كردند. 
    نظارت بر بازار و تسهيل مبادلات
    افزايش سرعت مبادلات
    وقتي نظارت دقيقي در بازار انجام شود كالاها وخدمات از لحاظ قيمت و كيفيت زير نظر بازرسان قرار مي‌گيرد، در نتيجه، مشتريان با اطمينان بيشتري وارد بازار شده و آسودگي‌خاطر آنها سرعت مبادلات را بالا مي‌برد، زيرا مشتري زمان كمتري را براي بررسي قيمت و كيفيت كالاي موردنظر صرف مي‌كند و اين، روند مبادله را تسهيل مي‌بخشد.
     كاهش هزينه مبادلات
    نظارت بر بازار، كاهش هزينه مبادله را درپي دارد، زيرا با وجود نظارت بر قيمت و كيفيت كالا در بازار، مشتري مي‌داند قيمتي كه پرداخت مي‌كند بيش از هزينه واقعي آن كالا نيست و همچنين كالاي موردنظر، كيفيت مطلوبي دارد. اما اگر در بازار هيچ‌گونه نظارتي وجود نداشته باشد، امكان عدم رضايت مشتري از قيمت و كيفيت كالاي خريداري شده و برگرداندن آن، كه خود موجب صرف هزينه است، وجود دارد. پس نظارت بر بازار هزينه‌ها را كاهش و روند مبادله را آسان مي‌كند.
    كاهش درجه نااطميناني
    وجود نظارت بر بازار درجه نااطميناني مشتريان را از خريد كالاهاي موردنظر كاهش مي‌دهد، زيرا مشتريان اطمينان دارند كه كالاهاي موردنظر آنها با نظارت كارشناسان همراه بوده و از لحاظ قيمت و كيفيت در سطح مطلوبي قرار دارد، در نتيجه با خيال راحت‌ اقدام به خريد مي‌كنند. بنابراين، هرچه اين نظارت قوي‌تر باشد، موجب افزايش اعتماد مشتريان شده و افزايش اعتماد مشتريان موجب تسهيل روند مبادلات مي‌گردد.
    اندازه‌گيري ميزان نظارت بر بازار
    شناسايي ميزان نظارت بر بازار به امور مختلفي بستگي دارد كه از طريق آنها مي‌توان ميزان نظارت بر بازار را اندازه‌گيري كرد.
    الف ـ تخلفات در بازار 
    با مراجعه به مراكز رسيدگي به تخلفات، مثل تعزيرات حكومتي و... و دريافت آمار تخلفات مي‌توان درصد تخلفات ثبت شده در بازار را براي مدتي معين به دست آورد‌، آن‌گاه كاهش درصد تخلفات، در مقايسه با زمان گذشته را مي‌توان علامتي بر بهبود نظارت بر بازار دانست. گفتني است كه تخلف ممكن است ناشي از عدم اجراي قوانين و مقرّرات دولت يا ناشي از عدم اجراي احكام شرعي باشد كه در اين بحث، تفاوتي ندارد.
    ب ـ شكايات مردمي
    شكايات مردم از بازار از امور مختلفي، مانند گران‌فروشي، كم‌فروشي، احتكار و... نشئت مي‌گيرد. با دريافت آمار شكايات مردم و مقايسه آن با دوره‌هاي مشابه گذشته، كاهش شكايات مي‌تواند علامتي براي بهبود نظارت بر بازار باشد. 
    ج ـ ثبات نسبي قيمت‌ها
    وجود قيمت‌هاي متفاوت در بازارهاي مشابه، ناشي از عدم نظارت مطلوب است؛ به بيان ديگر، به هر ميزان كه نظارت دقيق‌تر و قوي‌تري بر بازار وجود داشته باشد به همان ميزان قيمت‌ها ثبات بيشتري خواهند داشت.
    د ـ كيفيت كالاها و رعايت استاندارد
    با وجود نظارت مناسب بر بازار، توليدكنندگان و عرضه‌كنندگان كالا و خدمات، خود را موظف به رعايت كيفيت مطلوب و استانداردهاي لازم مي‌دانند. بنابراين به هر ميزان كالاها و خدمت عرضه‌شده، كيفيت مطلوبي داشته باشد مي‌توان به سطح نظارت بهتر بر بازار پي برد.
    3. شفافيت بازار
    شفافيت در بازار به معناي وجود هرگونه اطلاع‌رساني است كه بيانگر ويژگي‌هاي واقعي كالاها باشد، به طوري كه هرچه اطلاعات مربوط به كالاها و خدمات موجود در بازار به صورت كامل‌تر در اختيار مشتريان قرار گيرد، آن بازار، شفافيت بيشتري دارد.
    از نظر فقهي اگر عواملي كه موجب غرري شدن  معاملات مي‌شود در بازار نباشد، شفافيت بر بازار حاكم است، زيرا فقها معامله‌اي را غرري مي‌دانند كه دست‌كم يكي از جهات چهارگانه وجود عوضين، قدرت بر تحويل آن، مقدار و كيفيت عوضين و موقعيت و شرايط معامله، مبهم و مجهول باشد، به گونه‌اي كه با وجود ابهام در يكي از اين جهات، اقدام به معامله با نوعي ضرر و خطر همراه باشد. 
    بنابراين، اگر اطلاعات لازم در خصوص كيفيت، قيمت و شرايط استفاده در اختيار مشتريان قرار گيرد و فروشندگان از هرگونه تزيين و تدليس كالاها خودداري كرده و وجود هرگونه عيب را به مشتريان يادآور شوند، در چنين شرايطي بازار اسلامي از شفافيت بهره‌مند است. 
    امام صادق مي‌فرمايد:
    در سخنت راستگو باش و هيچ عيبي را كه در اجناس تو هست مخفي مدار و كسي را كه با تو انس دارد فريب مده، زيرا فريب دادن او روا نيست و آنچه براي خود مي‌پسندي براي مردم نيز بپسند و به حق داد و ستد كن... كاسب راستگو در قيامت در زمرة سفيران بزرگوار و نيكوكار الهي قرار دارد. 
    شفافيت در بازار را مي‌توان با سه شاخص زير ازريابي كرد:
    الف ـ وجود اطلاعات لازم در خصوص كيفيت، قيمت و شرايط استفاده؛
    ب ـ سلامت از تزيين و تدليس؛
    ج ـ ذكر معايب توسط فروشندگان.
    گفتني است كه نقش دولت و حاكميت اسلامي در تحقق شفافيت بازار، اساسي و
    برجسته است، زيرا بسياري از اطلاعات مهم و مؤثر در ايجاد شفافيت، در اختيار
    دولت است و مي‌تواند با اطلاع‌رساني دقيق، سريع و كامل به مبادله‌كنندگان، از پديد آمدن رانت‌هاي اطلاعاتي و سودهاي كلان براي عده‌اي خاص جلو‌گيري كند. در اينجا
    نيز هريك از شاخص‌هاي سه‌گانه اخير با هر سه معيار افزايش سرعت، كاهش هزينه‌ها
    و كاهش درجه نااطميناني قابل سنجش است، ولي براي پرهيز از طولاني شدن بحث
    از تفصيل آن خودداري مي‌شود.  و با نقل روايتي در اين‌باره، شاخص بعدي
    مطرح مي‌گردد.
    پيامبر اكرم مي‌فرمايند:
    كسي كه اقدام به خريد و فروش مي‌كند، بايد بر پنج چيز مواظبت كند و در غير اين صورت، وارد خريد و فروش نشود. آن پنج چيز عبارت‌اند از: ربا، سوگند خوردن، پوشاندن و مخفي نگهداشتن عيب كالا، ستودن كالا هنگام فروش و بدگويي از كالا هنگام خريد.  
    4. مناسب بودن مكان مبادله
    يكي از مواردي كه در تسهيل مبادلات بازار، نقش مهمي دارد و مي‌تواند شاخصي براي سنجش آن باشد، مناسب بودن مكان بازار است. نزديك بودن بازار به محل زندگي افراد و مناسب بودن مكان آن باعث مي‌شود كه افراد، وقت و هزينة كمتري براي رفت و آمد صرف كنند. بديهي است كه اين امر سرعت مبادلات را افزايش مي‌دهد. از طرف ديگر، وقتي بازار در مكان مناسبي باشد، به طوري كه كالاهاي موردنياز مردم به راحتي در دسترس آنها قرار گيرد، در اين صورت مبادلات با پرداخت كمترين هزينه انجام خواهد گرفت.‍ 
    به منظور اينكه مبادلات در اين بازارها با سهولت انجام شود، لازم است كه ويژگي‌هاي زير در اين مكان‌ها رعايت شود:
    ـ مكان اين بازارها در مناطق مركزي شهر باشد تا ميانگين فاصلة خريداران تا بازار در كمترين ميزان خود باشد.
    ـ مكان بازار در نقطه‌اي واقع شود كه بار ترافيكي كمتري داشته و محل مناسبي براي پارك وسايل نقليه در نظر گرفته شده باشد.
    ـ در داخل بازار، اصناف مختلف فروشندگان در يك قسمت مشخص و معين و در كنار يكديگر قرار گيرند. اين مسئله علاوه بر اينكه موجب مي‌شود كه مردم به راحتي كالاهاي مورد نياز خودشان را پيدا كنند، موجب رقابتي شدن بازار و شفافيت قيمت‌ها نيز مي‌شود و بديهي است كه اين امور بر تسهيل مبادلات تأثير مثبت دارد. همچنين با مناسب بودن مكان مبادله امنيت مالي و رواني مراجعه‌كنندگان افزايش و به همان ميزان درجة نااطميناني آنان كاهش مي‌يابد. براي مثال، مجهز شدن بازار، اعم از فروشگاه‌ها و معابر عمومي به سازوكارهاي امنيتي، مانند دوربين‌هاي مدار بسته و حضور نيروهاي انتظامي موجب مي‌شود كه افراد فرصت‌طلب نتوانند در چنين اماكني حضور يافته و امنيت مالي و رواني مراجعان را مخدوش كنند. اين امر درجة نااطميناني طرفين مبادله را كاهش داده و به تسهيل مبادلات كمك مي‌كند.
    5. آگاهي از احكام و قواعد فقهي مبادلات و پايبندي به آنها
    يكي از شاخص‌هايي‌كه مي‌تواند تسهيل مبادلات را در بازار اسلامي اندازه‌گيري كند، ميزان آگاهي فروشندگان و خريداران از احكام و قواعد فقهي مبادله و پايبندي به آنهاست. اين آگاهي و پايبندي به هر ميزان كه بيشتر باشد، مبادلات نيز به همان ميزان با سهولت بيشتري انجام خواهد شد.
    احكام مبادلات در اسلام، مانند اعمال ديگر به پنج نوع واجب، مستحب، حرام، مكروه و مباح قابل تقسيم است. انسان براي اينكه در بخش ممنوع تجارت قدم نگذارد و از بخش واجب و مستحب غافل نشود، بايد دستورهاي اسلام را در اين‌باره به خوبي بداند و به آن پايبند باشد.
    اصبغ‌بن نباته مي‌گويد: بارها از اميرمؤمنان علي شنيدم كه در بالاي منبر، سه مرتبه اين جمله را مي‌فرمود: «الْفِقْهَ ثُمَّ الْمَتْجَرَ»؛  اول آگاهي از احكام الهي، سپس تجارت. همچنين اميرالمؤمنين در روايت ديگري مي‌فرمايند: هركس قبل از يادگيري احكام فقهي مشغول تجارت شود، به رباخواري آلوده مي‌شود.  از امام صادق نقل شده است كه اميرالمؤمنين فرمودند: كسي كه از (احكام) خريد و فروش آگاهي ندارد، در بازار به كسب و كار مشغول نشود.  قواعد فقهي تسهيل‌كنندة مبادلات عبارت است از: قاعده يد، سوق المسلمين، المؤمنون عند شروطهم و قاعده لا ضرر و لا ضرار. تبيين اين قواعد در كتاب‌هاي مربوطه با عنوان «القواعد الفقهيه» آمده است. 
    آگاهي از احكام و قواعد فقهي و تسهيل مبادلات 
    افزايش سرعت مبادلات 
    اگر طرفين مبادله از احكام شرعي مبادله‌اي كه قصد انجام آن را دارند، اطلاع كافي داشته و به آن پايبند باشند، مي‌توانند مبادلة موردنظر را به صورت صحيح و با سرعت بيشتري انجام دهند، زيرا مبادله‌اي كه شرعاً حرام يا باطل است، اصلاً طرح نمي‌گردد تا اينكه مدت زماني براي مطلع نمودن يكي از طرفين صرف شود. تحقق مبادله در مدت زمان كمتر باعث تسهيل آن مي‌گردد. همچنين اگر طرفين مبادله از خيارات مربوط به مبادلات، مانند خيار عيب، خيار غبن و... اطلاع كافي داشته باشند، مبادله با سرعت بيشتري انجام مي‌شود و به بررسي دقيق كالا از حيث معيوب بودن يا نبودن آن نيازي نيست، چون طرفين مي‌دانند در صورت معيوب بودن كالا يا وجود غبن و... امكان فسخ مبادله وجود دارد، ولي اگر يكي از طرفين درباره احكام شرعي مبادله، آگاهي لازم نداشته نباشد يا در صورت آگاهي به آن پايبند نباشد، سرعت مبادله كاهش مي‌يابد.
    لازم به ذكر است كه اگر هيچ كدام از فروشنده و خريدار، از مسائل فقهي، اطلاع لازم را نداشته باشند، خللي در سرعت مبادله به وجود نمي‌آيد، ولي اين امر از جهت افزايش هزينه‌ها، كه در قسمت بعدي توضيح داده مي‌شود، مانع تسهيل مبادلات مي‌گردد. 
    كاهش هزينه ها
    آگاهي داشتن از احكام فقهي معاملات و پايبندي به آنها موجب كاهش هزينة
    معاملات مي‌شود، زيرا اگر فردي به احكام فقهي معاملات آشنايي كافي نداشته
    باشد، ممكن است كه معامله باطل يا حرامي را انجام داده و پس از آنكه متوجه اين كار شد، براي جبران آن مجبور شود معامله را فسخ كرده يا از راه‌هاي ديگري به حل آن بپردازد. فسخ معامله يا هر كار ديگري به منظور تصحيح، مانعي براي تسهيل مبادلات است و افزايش هزينه را در پي دارد.
    عدم آگاهي از برخي مسائل فقهي، مثل حرمت احتكار يا عدم پايبندي به آن مسائل، موجب بالا رفتن قيمت‌ها در بازار مي‌شود. همين طور كسي كه از حرمت كم‌فروشي (تطفيف) آگاهي ندارد و اقدام به اين كار مي‌كند، در واقع كالا را به بيشتر از قيمت مورد مبادله به مشتري فروخته است. با اطلاع يافتن مشتري، زماني به رفت و برگشت و اثبات كم‌فروشي و جبران آن صرف مي‌شود. در نتيجه، هزينه اين مبادله افزايش مي‌يابد. 
    كاهش درجة نااطميناني
    اگر طرفين مبادله از احكام فقهي مربوط به مبادله اطلاع داشته و به آن پايبند باشند، در اين صورت، نااطميناني در مبادلات كاهش مي‌يابد، زيرا خريدار مطمئن است كه مبادله از جهت جهل فروشنده به احكام فقهي، مشكلي نخواهد داشت و فروشنده نيز زماني كه از آگاهي خريدار از احكام فقهي اطلاع داشته باشد، از همين اطمينان‌خاطر بهره‌مند خواهد شد. ولي چنانچه يكي از طرفين مبادله، به ويژه فروشنده، از احكام فقهي اطلاع كافي و لازم را نداشته باشد، طرف ديگر مبادله اطمينان‌خاطر نخواهد داشت.
    6. آگاهي از قوانين و مقرّرات مبادلات و پايبندي به آنها
    آگاهي مبادله‌كنندگان از قوانين و مقرّرات و پايبندي به آن، موجب تسهيل مبادلات
    مي‌شود، زيرا اگر يكي از طرفين مبادله از قوانين و مقرّرات مربوط به معاملات اطلاع
    كافي نداشته يا به آنها پايبند نباشد، ممكن است كه معامله‌اي غيرقانوني انجام دهد.
    مطلع نمودن چنين فردي بر غيرقانوني بودن اين معامله توسط طرف ديگر مبادله، از سرعت انجام مبادلات مي‌كاهد. همچنين اين‌گونه معاملات هزينة جانبي زيادي را در پي دارد، زيرا در مواردي كه فردي مبادله‌اي را كه برخلاف قوانين و مقرّرات كشور است، انجام مي‌دهد، قانوناً مجرم شناخته مي‌شود و ممكن است كه تحت تعقيب قرار گرفته و هزينه‌هاي زماني و مالي زيادي را براي امور دادگاهي و... متحمل شود. آگاهي مبادله‌كنندگان از قوانين و مقرّرات مربوط به مبادلات و پايبندي به آنها موجب كاهش درجه نااطميناني نيز مي‌گردد. مشتريان يا فروشندگاني كه از قوانين و مقرّرات مربوط به مبادلات اطلاع كافي داشته و به آنها پايبند هستند، به راحتي و با آسودگي‌خاطر بيشتري وارد معامله مي‌شوند. 
    چگونگي اندازه‌گيري ميزان آگاهي مبادله‌كنندگان از قوانين و مقرّرات و پايبندي به آنها به همان شيوه اندازه‌گيري ميزان آگاهي مبادله‌كنندگان از احكام فقهي است؛ يعني با تعيين يك جامعه آماري از فروشندگان اصناف مختلف و خريداران و پخش پرسش‌نامه‌اي در ميان آنها كه سؤال‌هاي مختلفي دربارة قوانين و مقرّرات مربوط به مبادلات داشته باشد، مي‌توان به ميزان آگاهي آنان از قوانين و مقرّرات مربوط به مبادلات و پايبندي آنها به آن پي برد.
    7. آگاهي از آداب و اخلاق اسلامي در بازار و پايبندي به آنها
    مسائل اخلاقي در زمينه تجارت و كسب و كار اهميت زيادي دارد. از ديدگاه اسلام نيز رعايت اخلاق در اقتصاد مورد تأكيد فراوان است، به طوري كه در بيان قرآن و روايات معصومان نتيجه رعايت اخلاق در تجارت، گشايش در روزي  و بركت در كسب و كار  عنوان شده است. يكي از ثمره‌هاي مهم پايبندي به آداب و اخلاق در اقتصاد اسلامي، تسهيل مبادلات در بازار است كه با توجه به سه معيار گذشته، بررسي مي‌شود.
    افزايش سرعت مبادلات
    آگاهي و پايبندي به آداب و اخلاق اسلامي در بازار، سرعت مبادلات را افزايش داده و از اين جهت موجب تسهيل مبادله مي‌شود. براي مثال، وقتي فروشنده صادقانه، با رويي باز و برخوردي مناسب با مشتري برخورد مي‌كند، اعتماد مشتري را جلب كرده و در نتيجه، زمان زيادي را براي جست‌وجو در مكان‌هاي ديگر و چانه‌زني بر سر قيمت كالا صرف نمي‌كند و مطمئن است كه كالاي مورد معامله، سالم و ويژگي‌هاي مورد نظرش را داراست. افزون بر اين اگر هم كالا معيوب باشد، چون فروشنده ملتزم به رعايت اخلاق و آداب اسلامي است به راحتي از او قبول كرده و كالا را تعويض مي‌كند. 
    كاهش هزينه مبادلات
    آگاهي و پايبندي به اخلاق و آداب اسلامي در حوزة كسب و كار موجب كاهش هزينه‌ مبادلات مي‌شود. براي مثال، اگر فروشنده‌اي با رعايت انصاف به سود متعارف اكتفا كرده و از دريافت هرگونه سود اضافي اجتناب كند، در واقع، هزينة خريد مشتري را كاهش داده است. همچنين رعايت اخلاق مي‌تواند هزينه‌هاي زماني را نيز كاهش دهد، زيرا فروشندگان اگر از معاملات غرري (فريب‌كارانه) اجتناب كنند، از اتلاف وقت مشتريان جلوگيري مي‌شود. در مقابل، اگر مسائل اخلاقي رعايت نشده و با مشتريان برخورد صادقانه صورت نگيرد، اعتماد آنان به قيمت و كيفيت كالا سلب شده و با اطلاع از فريب‌كاري فروشنده، براي جبران خسارت، مجدداً به بازار مراجعه مي‌كنند. اين امر موجب اتلاف وقت آنان شده و روند انجام مبادلات را كند مي‌كند.
    كاهش درجه نا اطميناني
    آگاهي و پايبندي هرچه بيشتر به آداب و اخلاق اسلامي در بازار موجب افزايش درجة اعتماد طرفين مبادله مي‌شود، زيرا وقتي مشتري بداند كه فروشنده از كارهايي، مانند كم‌فروشي، گران‌فروشي، پوشاندن عيوب و... اجتناب مي‌كند، به راحتي و با اطمينان‌خاطر، وارد مبادله مي‌شود، چون اطمينان‌خاطر دارد كه كالاي موردنظر خود را با قيمت مناسب به دست آورده‌ است. بديهي است كه اين امر موجب كاهش درجة نااطميناني شده و در نتيجه، مبادلات را تسهيل مي‌كند.
    موارد مهم ظهور و بروز آداب و اخلاق اسلامي در بازار را مي‌توان در امور زير خلاصه كرد:
    ـ خوش‌روئي و حسن خلق؛
    ـ انصاف؛
    ـ آسان گرفتن به بدهكار؛
    ـ حلم و بردباري.
    برخي از شاخص‌هاي تسهيل مبادلات با ادلّة عقلي، بناي عقلا و عرف قابل استنباط است.
    8. آگاهي از شيوه‌هاي فني و اقتصادي مبادلات و پايبندي به آنها
    ميزان آگاهي طرفين معامله از فنون اقتصادي و بازاري معاملات، رابطة مستقيمي با تسهيل مبادلات دارد. در اين قسمت به مواردي كه مي‌تواند نماگر خوبي براي به دست آوردن ميزان آگاهي مبادله‌كنندگان از شيوه‌هاي فني و اقتصادي مبادلات باشد، اشاره مي‌شود.
    الف ـ ميزان تسلط بر زبان محاوره‌اي خريداران 
    يكي از مواردي كه جزء شيوه‌هاي فني مبادلات بوده و وجود آن موجب تسهيل مبادلات در بازار مي‌باشد، ميزان تسلط بر زبان محاوره‌اي خريداران است. در شهرهاي بزرگ و در بازارهاي منطقه‌اي و بين‌المللي، خريداراني با زبان‌هاي مختلف و متفاوت از يكديگر وجود دارند. در چنين بازارهايي، آن دسته از فروشندگاني كه بتوانند به راحتي به زبان محاوره‌اي خريداران صحبت كنند، مبادلات آنها با سهولت بيشتري انجام مي‌شود.
    لازم به ذكر است كه خريدار نيز اگر با زبان محاوره‌اي فروشنده، آشنا باشد، به راحتي و با اطمينان‌خاطر بيشتري مي‌تواند اقدام به مبادله كند. البته فروشندگان چون دائماً در حال خريد و فروش با خريداران مختلف بوده و تجارت و مبادله، شغل آنان است، انگيزه بيشتري براي يادگيري زبان خريداران دارند. به همين دليل، تسلط فروشندگان به زبان خريداران، شاخص، قرار گرفته است، زيرا اين امر موجب مي‌شود كه اولاً: مبادلات در زمان كوتاه‌تري واقع شده و زماني براي ترجمه سخنان آنها صرف نشود. ثانياً: هزينه مبادلات و درجة نااطميناني مشتريان نيز در صورتي كه فروشنده و خريدار با يك زبان با همديگر صحبت كرده و معامله كنند، كاهش مي‌يابد.
    ب ـ عقل اقتصادي مشتريان (تدبير معيشت)
    يكي ديگر از راه‌هاي سنجش ميزان آگاهي از شيوه‌هاي فني و عرفي مبادلات، كه موجب تسهيل مبادلات مي‌شود، عقل و تدبير اقتصادي مبادله‌كنندگان است، زيرا وقتي مشتري بداند كه كالاي موردنظر خود را به چه ميزان، در چه زماني و از چه مكاني خريداري كند و همچنين از قيمت و ويژگي‌هاي واقعي كالا (كيفيت و مرغوبيت، كارايي، اصلي و غير اصلي بودن و...) آگاهي داشته باشد، و فروشنده نيز با تدبير معيشت، اطلاعات لازم را در اين زمينه به كار گيرد، سرعت مبادلات آنها افزايش، هزينه‌هاي مالي و درجة نااطميناني كاهش يافته و در نتيجه، مبادله با سهولت بيشتري انجام مي‌شود.
    9. كاهش فاصله بين توليد و مصرف
    يكي از شاخص‌هاي تسهيل مبادلات، كاهش فاصله بين توليد و مصرف در بازار است؛ به اين معنا كه كالاها بعد از توليد با فاصله كوتاهي به دست مصرف‌كننده برسد. براي نيل به اين هدف بايد از راه تقليل واسطه‌ها در بازار اقدام كرد؛ به اين صورت كه كالاها بعد از توليد با واسطه كمتري به دست مصرف‌كننده برسد. از جمله راه‌هاي تقليل واسطه‌ها در بازار، داير كردن نمايشگاه‌هاي عرضة مستقيم كالاست.
    كاهش فاصله بين توليد و مصرف و تسهيل مبادلات
    افزايش سرعت
    هرچه فاصلة بين توليد و مصرف از طريق تقليل واسطه‌ها كاهش يابد بر افزايش سرعت مبادلات تأثير مثبت خواهد داشت، زيرا به هر ميزان كه واسطه كم شود، كالا سريع‌تر به دست مصرف‌كننده مي‌رسد. وقتي فاصلة زماني بين توليد و توزيع كالاها و رسيدن به دست مصرف‌كننده كمتر باشد، به همان ميزان كالاها با كيفيت بهتري به بازار مصرف مي‌رسد. اين امر در تصميم‌گيري سريع مشتريان براي خريد چنين كالاهايي نقش مهمي ايفا مي‌كند و سريع‌تر اقدام به خريد مي‌نمايند. و در مقابل، هرچه واسطه‌ها بيشتر باشند از كيفيت آنها كاسته شده يا تاريخ مصرف آنها زودتر منقضي خواهد شد. اين امر باعث مي‌شود مشتريان با ترديد و دودلي به كالاها نگاه كرده و خوف فاسد شدن كالاها را داشته باشند. بديهي است كه اين مطلب بيشتر دربارة كالاهاي فاسدشدني و داراي تاريخ مصرف، جريان دارد.
    كاهش هزينه‌ها
    كاهش فاصله بين توليد و مصرف از طريق تقليل واسطه‌ها نيز رابطة مثبتي با كاهش هزينه‌ها دارد و به هر ميزان كه واسطه‌ها كمتر باشند كالاها ارزان‌تر به دست مصرف‌كننده مي‌رسد. براي مثال، كالايي مانند مركبات يك بار در قالب عقد اجاره از صاحب باغ اجاره مي‌شود، زمان عرضه كه فرا برسد او به شخص ديگري واگذار مي‌كند و اين شخص ثالث كالا را به ميدان‌دار مي‌فروشد و او نيز به مغازه‌دار مي‌فروشد. از اين‌رو، در خوش‌بينانه‌ترين وضعيت، اگر هر كدام از اين واسطه‌ها ده درصد سود دريافت نمايند، هزينة سنگيني بر مصرف‌كننده تحميل مي‌شود. دولت اسلامي بايد به گونه‌اي براي تنظيم بازار برنامه‌ريزي كند كه فاصله بين بازار توليد و مصرف كاهش يافته و واسطه‌ها تقليل يابند. برپايي انواع نمايشگاه‌هاي عرضه مستقيم كالا و بازارهاي هفتگي، از راه‌هاي رساندن كالاها و خدمات، در زماني كوتاه و با واسطه كمتر، به دست مصرف‌كننده است.
    كاهش درجة نااطميناني
    وقتي مشتري هنگام خريد، از زمان توليد كالاي موردنياز خود اطلاع يابد و بداند كه اين كالا با فاصله كوتاهي از زمان توليد به دست او رسيده است، اين اطمينان را پيدا مي‌كند كه اولاً: اين كالا در مقايسه با كالاهايي كه فاصله زيادي از توليد آنها مي‌گذرد، از تاريخ مصرف بيشتري بهره‌مند است و ثانياً: مرغوبيت و كيفيت بهتري دارد، از اين‌رو، درجة نااطميناني او از خريد كالا كاهش مي‌يابد. كاهش درجة نااطميناني مشتريان از خريد كالاهاي موردنياز در نمايشگاه‌هاي عرضة مستقيم كالا، كاملاً واضح و روشن است.
    10. استفاده از ساز و كارهاي جديد پرداخت و انجام مبادلات (پول الكترونيكي، كارت‌هاي اعتباري، خريد اينترنتي)
    بشر متناسب با پيشرفت‌هاي اقتصادي و بازرگاني، در هر زمان، از ابزار و روش‌هاي پرداخت مختلفي متناسب با فناوري روز، استفاده كرده است. امروزه بانكداري دچار تحولات عظيمي شده است، به طوري كه بانك‌ها به مراكز پردازش اطلاعات در سطح جهان تبديل شده‌اند.
    امروزه توسعه مفاهيم جديدي، از قبيل انتقال الكترونيكي وجوه، بانكداري الكترونيك، پول الكترونيكي، كارت‌هاي بانكي، تجارت الكترونيكي، پرداخت الكترونيكي و... ابزار و شيوه‌هاي جديدي را در اختيار افراد قرار داده و شيوة عرضة خدمات در بانك‌ها با استفاده از رايانه و گسترش شبكه اينترنت متحول شده است و بانك‌ها را از قيد مكان و زمان آزاد نموده، به گونه‌اي كه مي‌توانند خدمات خود را بدون نياز به حضور فيزيكي در بانك، به صورت شبانه‌روزي در اختيار مشتريان قرار دهند.
    فناوري‌هاي جديد و الكترونيكي شدن بانكداري، اين امكان را به افراد مي‌دهد كه سرعت، كيفيت، دقت، هزينه و تنوع خدمات خود را افزايش دهد. بنابراين، بانكداري الكترونيك و ابزارهاي جديد را مي‌توان به عنوان فراهم‌آورنده امكاناتي براي مشتريان كه با استفاده از واسطه‌هاي ايمن بتوانند به خدمات بانكي دسترسي يابند، تعريف كرد.  در اين بين، آنچه اهميت دارد اين است كه ابزارهاي جديد كه پديده‌هايي بسيار مؤثر و غيرقابل انكارند، مي‌توانند امور تجاري و مالي را براي تمامي گروه‌هاي ذي‌نفع تسهيل كنند، زيرا گسترش برنامه‌هاي رايانه‌اي تحت شبكه به طور قابل ملاحظه‌اي موجب افزايش سرعت خدمات گرديده است به گونه‌اي كه براي مثال، مشتري از دورترين نقطه قادر است پول را به حساب فروشنده واريز كرده و در كوتاه‌ترين زمان ممكن، كالاي موردنياز خود را دريافت نمايد. علاوه بر اين، سيستم‌هاي پرداخت و انتقال الكترونيكي وجوه، در بانك‌ها، مراكز تجاري و مؤسسات مالي و فروشگاه‌ها باعث كاهش هزينه‌ها از طريق صرفه جويي در كاغذ و چاپ، استخدام كاركنان و زمان لازم براي ارائه صورت‌حساب‌ها و ساير هزينه‌هاي جانبي، از قبيل اياب و ذهاب مي‌شود. از نظر هزينه‌ها نيز بررسي‌ها نشان مي‌دهد پرداخت‌هايي كه از طريق سيستم‌هاي انتقال الكترونيكي صورت مي‌پذيرند، امنيت بالاتري در مقايسه با پرداخت‌هايي كه به شيوة سنتي انجام مي‌شوند، دارند؛ زيرا سيستم‌هاي انتقال الكترونيكي وجوه به گونه‌اي طراحي شده كه احتمال دستبرد، سرقت، مفقود شدن، عدم انتقال و... در آنها به حداقل ممكن ‌رسيده و با طراحي مناسب روش‌هاي كنترلي، خطاي انساني را تا حدود زيادي كاهش داده است.
    جمع‌بندي
    جمع‌بندي و نتيجه‌گيري از بحث را مي‌توان در نمودار زير خلاصه نمود. در سمت چپ شاخص‌هاي كلي مطرح شده است. براي سنجش كمّي هر كدام از اين شاخص‌ها، با توجه به موارد ظهور و بروز آنها در خارج، شاخص‌هاي ريزتري در مقاله مطرح شده است. در سمت راست، سه معيار و ملاك به عنوان نتيجه و خروجي عملكرد عوامل تسهيل مبادله در بازار آمده است و با سير از معلول به علت هريك از اين سه، ملاك ارزيابي شاخص‌ها نيز مي‌باشد.

    References: 
    • ابن ابى‌الحديد معتزلى، عزالدين ابوحامد، شرح نهج البلاغة، قم، كتابخانه آيت الله مرعشى، 1404 ق.
    • ابن منظور، ابوالفضل، جمال الدين، محمد‌بن مكرم، لسان العرب، چ سوم، بيروت، دارالفكر، 1414 ق.
    • اكرمي، ابوالفضل، «بازار در تمدن اسلامي»، مجلات پژوهشى دانشگاه امام صادق، ش 3، بهار 1375، ص 98-68.
    • تميمى آمدى، عبدالواحد‌بن محمد، غرر الحكم و درر الكلم، قم، دفتر تبليغات اسلامى، 1366.
    • حرّ عاملى، محمد‌بن ‌حسن، وسائل الشيعة، 29 جلد، قم، مؤسسه آل‌البيت، 1409 ق.
    • خلعت‌بري، فيروزه، مجموعه مفاهيم پولي بانکي و بين المللي، تهران، شباويز، 1371.
    • خليليان، محمدجمال، شاخص‌هاي توسعۀ اقتصادي از ديدگاه اسلام، قم، مؤسسه امام خميني، 1384.
    • انصاري، مرتضى، مكاسب (للشيخ الأنصاري، ط - الحديثة)، 6 جلد، قم، كنگره جهانى بزرگداشت شيخ اعظم انصارى، 1415 ق.
    • رجايي، سيدمحمدکاظم، «تقاضا در بازار اسلامي در مقايسه با بازار رقابت کامل»، جستارهاي اقتصادي، ش 8، پاييز و زمستان 1386، ص 98-65.
    • ـــــ ، معيار و شاخص شفافيت يا اطلاعات کامل در بازار اسلامي، مرکز بررسي‌هاي استرتژيک، مهر 1390
    • قمی، شیخ‌عباس، سفينة البحار و مدينة الحکمة و آلاثار، مشهد، بنياد پژوهشهاى آستان قدس رضوى، 1416 ق.
    • مكارم شيرازى، ناصر، القواعد الفقهية (لمكارم)، 2 جلد، چ سوم، قم، مدرسه امام امير المؤمنين، 1411ق.
    • طبرسى، فضل‌‌بن ‌حسن‏، مجمع البيان فى تفسير القرآن، تهران، ناصر خسرو، ‏1372.
    • طوسى، محمد‌بن حسن، تهذيب الأحكام، چ چهارم، تهران، دار الكتب الإسلامية، 1407‍ ق.
    • عاملى، على‌بن ‌حسين، الوجيز فى تفسير القرآن العزيز، قم، دارالقرآن الكريم، 1413 ق.
    • فراهيدى، خليل‌بن احمد، كتاب العين، 8 جلد، چ دوم، قم، هجرت، 1410 ق.
    • فرهنگ، منوچهر، فرهنگ علوم اقتصادي، چ هشتم، تهران، پيکان، 1379.
    • صدوق، محمّد‌بن على‌بن بابويه، من لا يحضره الفقيه، 4 جلد، چ دوم، قم، دفتر اسلامى، 1413 ق.
    • كاشانى، ملافتح‌الله، زبدة التفاسير، قم، بنياد معارف اسلامى، 1423 ق.
    • كلينى، محمد‌بن يعقوب، الكافي، 8 جلد، چ چهارم، تهران، دارالكتب الإسلامية، 1407 ق 
    • کهزادي، نوروز، «بانکداري الکترونيکي: پيش نيازها، محدوديت‌ها و روش‌هاي پياده سازي آن در ايران»، پيک توسعه، ش 22، خرداد و تير 1380، ص 27-23.
    • ماوردي، ابوالحسن، الاحکام السلطانيه والولايات الدينيه، تهران، دارالکتب الاسلاميه، 1364.
    • مجلسى، محمدباقر، بحارالأنوار، بيروت، مؤسسة الطبع و النشر، 1410 ق.
    • معين، محمد، فرهنگ فارسي، چ پانزدهم، تهران، اميرکبير، 1379.
    • معلوف، لويس، المنجد، ترجمه محمد بندريگي، چ سوم، تهران، ايران، 1380.
    • نقي‌پور، محمدنقي، «امام علي عليه‌السلام حکومت و بازار»، نقد، تابستان 1380، ش 19، ص 272-222.
    • نورى‌طبرسي، ميرزا حسين، مستدرك الوسائل، بيروت، مؤسسه آل‌البيت، 1408 ق.
    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    خلیلیان اشکذری، محمدجمال.(1390) شاخص‌های ارزیابی تسهیل مبادلات در بازار اسلامی*. دو فصلنامه معرفت اقتصاداسلامی، 2(2)، 127-152

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    محمدجمال خلیلیان اشکذری."شاخص‌های ارزیابی تسهیل مبادلات در بازار اسلامی*". دو فصلنامه معرفت اقتصاداسلامی، 2، 2، 1390، 127-152

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    خلیلیان اشکذری، محمدجمال.(1390) 'شاخص‌های ارزیابی تسهیل مبادلات در بازار اسلامی*'، دو فصلنامه معرفت اقتصاداسلامی، 2(2), pp. 127-152

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    خلیلیان اشکذری، محمدجمال. شاخص‌های ارزیابی تسهیل مبادلات در بازار اسلامی*. معرفت اقتصاداسلامی، 2, 1390؛ 2(2): 127-152