شکل گیری نظریه های علمی در اقتصاد متعارف منوط به شکل گیری گزاره های مشاهداتی، ارزش خنثایی نظریه ها و بهره گیری از روش تجربی شده است. در این مقاله با استفاده از روش تحلیلی به بررسی این پیش فرض های سه گانه در روش شناسی اقتصاد متعارف می پردازیم. پذیریش پیش فرض های سه گانه در مورد «نقش گزاره های مشاهدتی در ساختار علم اقتصاد»، «فرایند نظریه سازی و داوری»، و «توجیه گری روش علمی»، امکان تحقق علم اقتصاد اسلامی را با ابهام روبرو می سازد. این سه پیش فرض، نه تنها بر باورهای مخالفان ایدۀ «علم اقتصاد اسلامی» تسلط دارد، بلکه بر اکثریت مطالعاتی که امروزه ذیل عنوان «اقتصاد اسلامی» طبقه بندی می شوند نیز حاکم است. بنا به یافته های تحقیق، تمامی فروض مورد اشاره مخدوش می باشند. با توجه به این تحلیل، «علم اقتصاد اسلامی» محصول تحلیل عالمانی است که مبتنی بر مبنای اخلاقی و معرفتی اسلامی به موضوع تعارض منافع و رفع نیازهای اجتماعی می پردازند؛ سیاست ها و نهادهای منتج از این تحلیل ها نیز بر انسان ها و جوامع اثرگذارند.
رضائی، محمدجواد، موحدی بکنظر، مهدی.(1400) اصلاح سوءبرداشتها نسبت به روششناسی علم اقتصاد و «اقتصاد اسلامی». دو فصلنامه معرفت اقتصاداسلامی، 13(1)، 85-102
محمدجواد رضائی؛ مهدی موحدی بکنظر."اصلاح سوءبرداشتها نسبت به روششناسی علم اقتصاد و «اقتصاد اسلامی»". دو فصلنامه معرفت اقتصاداسلامی، 13، 1، 1400، 85-102
رضائی، محمدجواد، موحدی بکنظر، مهدی.(1400) 'اصلاح سوءبرداشتها نسبت به روششناسی علم اقتصاد و «اقتصاد اسلامی»'، دو فصلنامه معرفت اقتصاداسلامی، 13(1), pp. 85-102